خسته و سرگشته، ای غفّار من برگشتهام
سر به زیر و بیکس و بییار من برگشتهام
دل به هر کس غیر تو دادم غرورم را شکست
زخمی از بی مهری و آزار من برگشتهام
ای رفیق روزهای سخت، دستم را بگیر
کن نظر خورده گره در کار من برگشتهام
پیش این و آن بیا و دست من را رو مکن
آبرو داری کن ای ستّار من برگشتهام
یا درستم کن همین امشب یا مرگم رسان
خستهام از این همه تکرار من برگشتهام
بارها و بارها شرمندهی آقا شدم
باز هم با لطف او من اینبار من برگشتهام
تا زمین خوردم بلندم کرد آقای نجف
در پناه حیدر کرار من برگشته ام
مادر آئینهها قلب مرا تطهیر کرد
با دعای مادری غمخوار من برگشتهام
با لبان تشنه هر لحظه برم کرب و بلا
با سلامی لحظهی افطار برگشتهام
بارها زینب صدا زد کو علمدار حرم
از میان کوچه و بازار من برگشتهام
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[جمعه 1398-03-10] [ 07:01:00 ب.ظ ]