وقتی که نان فقر را دندان گرفتم
از دست او بوسه به جای نان گرفتم

گفته‎اند کفر است نخواهد شد ولی من
حاجات را از این خداوندان گرفتم

هر چند رعیت زاده‎ام اما زرنگم
با گریه‎هایم مزد از سلطان گرفتم

با ابروی بُرنده‎اش خون مرا ریخت
با خون پامالش حنابندان گرفتم

وقتی زلیخا کور شد می‎گفت یوسف
دیدی چگونه از خودم تاوان گرفتم

تنها برای صاحب خود پارس می‎کرد
درس بزرگی از سگ دربان گرفتم

می‎خواستم بازار یارم گرم باشد
اما کنار حجره‎اش دکان گرفتم

دردم فراقش است و درمانم وصالش
از اربعینش درد بی درمان گرفتم

نگذاشت پشتم تا شود چون تا شدم من
سینی چای روضه و قندان گرفتم

قربانی ام اما ده ذی الحجه‎ام را
از اشتیاقم سوم شعبان گرفتم

فورا سر قاری قرآن یادم افتاد
وقتی شب احیا سرم قرآن گرفتم

https://goo.gl/ajWA5e

موضوعات: ماه محرم الحرام  لینک ثابت



[یکشنبه 1395-07-18] [ 11:20:00 ب.ظ ]