باز هم توبه کنان پشت درت آمدهام / شب به امید عطای سحرت آمدهام
نظری کن که پی یک نظرت آمدهام / نفس آلوده به سوی گذرت آمدهام
یاد دادی که اگر عاصی و سرگردانم / زشت این است رخ از روی تو برگردانم
نعمتم دادی و با نعمت تو بد کردم / مهلتم دادی و تقصیر مجدد کردم
لطف کردی عوضش غفلت بی حد کردم / بارها آنچه ز من بر نمیآمد، کردم
چه کنم عذر مرا گر نپذیری امشب / کاش از این بیسر و پا دست بگیری امشب
چشم من خشک شده حال بکا نیست که نیست / جرأت معصیتم هست، حیا نیست که نیست
دست بیخِیر مرا اذن دعا نیست که نیست / خبری در دلم از نور خدا، نیست که نیست
تا بخواهی دراین قلب هوس هست که هست / حس وابستگیام بر همه کس هست که هست
بارِ عام از تو رسیده است که دعوت شدهام / یکی از سفره نشینان ضیافت شدهام
خوب شرمندهی این رسم رفاقت شده ام / باز بدجور هوایی زیارت شدهام
کربلا قبله دلهاست دلم تنگ شده / شاهد حال من آقاست دلم تنگ شده
پدری آمده آرام کند (آخر ببرد) دختر را / زینب اینجاست که بوسه بزند حنجر را
آمده زنده کند خاطرهی مادر را / دم رفتن زده محکم گره معجر را
چقدر خواسته با گریه از او تا نرود / میرود پشت سر شاه که تنها نرود
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان ارواحنا فداه و سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات
[شنبه 1394-03-30] [ 03:16:00 ق.ظ ]