مسجد ارک - 1397/6/20- شب دوم محرم ـ حاج منصور ارضی
دوباره در حرم خود مرا کشید حسین
به احترام مُحرّم مرا خرید حسین
خبر دهید به عالم درِ کَرم وا شد
پناه هر چه گرفتار و ناامید حسین
زمان دست کشیدن بر این سیاهیها
شبیه «جون» مرا کرده دل سپید حسین
گناهکار رسیدم ولی به رویم نزد
گمان کنم که مرا در گنه ندید حسین
همین که خواست گناهم مرا زمین بزند
شبیه یک پدر مهربان دوید حسین
میان خلوت خود هرکه حرف زد با او
تمام درددلش را بدان شنید حسین
برای اینکه نسوزند گریه کنهایش
به پیش مادر خود بین خون تپید حسین
برای یاری دین هر که یک قدم برداشت
ز اوج عرش به چشمان خویش دید حسین
دوباره گریه کنم با کشیدن مظلوم
غریب و تشنه بدون کفن، شهید، حسین
تمام سوز دل ما ز نالهی زهراست
میان حنجر ما مادرش دمید، حسین
کنار زنگ شترها کنار آل حرم
صدای ناله ای از آسمان شنید حسین
به کودکی بغلش کرد و گفت پیغمبر
تو را چه کار به گودال با یزید، حسین
صنف لباس فروش ها - 1397/6/20- زیارت عاشورا - روز اول محرم - حاج منصور ارضی
ای آبروی عشق بگردان دو عین را
تغییر ده قضا و قدر عالمین را
دنیا پر است از غم و درد و بلا و رنج
بازآ و پر کن از کرمت زیب و زین را
ای آفتاب عالم و آدم طلوع کن
روشن کن از جمال خودت مشرقین را
با صوت دلنواز بخوان از کنار بیت
«صمصام منتقم» و «انابن الحسین» را
زهرا کشید با حسنین انتظار تو
خشنود کن به جان علی زینبین را
حالا کنار خیمه تو خیمه میزنیم
با تو به پا کنیم چنین نشأتین را
آنقدر با تو گریه کنیم از غم حسین
تا جان دهیم تا دم خون حسین را
بازآ که با تلاوت آیات ذوالفقار
از بیخ برکنی شجر نحستین را
هم انتقام کوچه و گودال را بگیر
هم زنده ساز خیبر و بدر و حنین را
ایران سوی حجاز چو لشگرکشی کند
با پرچم تو قتح کند مغربین را
با دولت کریمهی تو چون دهد وصال
آباد میکنیم همهی عالمین را
شکر خدا که باز عزادارتان شدیم
یعنی دوباره گرمی بازارتان شدیم
پرچم زدیم، تکیه زدیم، و علم زدیم
شکر خدا که کارگر کارتان شدیم
این ماه بار عام غذاهای حضرتیست
مثل همیشه نانخور دربارتان شدیم
از دولت حسین و ز الطاف روضهها
اینکه دوباره لایق دیدارتان شدیم
باید چگونه شکر کنیم این مقام را
با گریههای هر شبمان یارتان شدیم
«والشمر جالس» نفس مادرت گرفت
ما را ببخش باعث آزارتان شدیم
مسجد ارک - 1397/6/19- شب اول محرم ـ حاج منصور ارضی
آنکه در عالم ذر روزی ما را غم داد
غم و شادی جهان را به خدا توأم داد
آی مردم همه دعوت به محرم شدهاید
بار عامی ست که ارباب به این عالم داد
اول ماه حسین است خدایا شکرت
باز امسال محلی به منِ بد هم داد
هر کسی را به طریقی سوی کشتی آورد
به کسی دیگ غذا داد و به کس پرچم داد
مشتری ذات خدا بود، فروشنده حسین
جمع ما را به خدا داد، ولی دَرهم داد
ما خودیهای حسینیم نشانش این است
که به ما آب فرات و به همه زمزم داد
به خدا ما که ندیدیم بگوید احدی
حاجتم را ز حسین خواستم اما کم داد
صد برابر ز خود فاطمه پس می گیرد
آنکه در بزم عزا آمد و یک درهم داد
از حسن اذن گرفتم که حسینی شدهام
از بقیع آمدم و کرب و بلا را هم داد
یا ربّ این مرد چه مردیست نمیفهمم من
که به دشمن ته گودال بلا خاتم داد
صنف لباس فروش ها - 1396/7/18- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
هر کس که در این میکده زحمت نکشیده
راه کج سیرش به سعادت نکشیده
مردم به تملق به بزرگی نرسیدند
شاهیم به احسان تو، منت نکشیده
خسران زده آن است که در عالم فانی
با جان و دلش بار محبت نکشیده
از شام سیاه دل ما بی خبران است
خورشید اگر پرده ز صورت نکشیده
دردست که در خندهی معصیت و غفلت
از چشم ترت بنده خجالت نکشیده
تأثیر دعای سحرت بوده که «زهرا»
بر اسم من بی سر و پا خط نکشیده
«یابن الحسن» امروز بیا درگذر از من
تا کار به فردای قیامت نکشیده
مانند «حسین بن علی» هیچ شهیدی
با جوهر خون صحنهی عزت نکشیده
در رخت اسیریست ولی «دختر حیدر»
پیروز نبرد است حقارت نکشیده
در کوفه و در شام بلا هیچ خبیثی
چادر ز سر آیهی عصمت نکشیده
صنف لباس فروش ها - 1396/7/11- زیارت عاشورا - روزدوازدهم محرم - حاج منصور ارضی
حال زار ما ببین با دوری تو راحتیم
از تو دور افتادهایم و باز هم بی همّتیم
فکر بیداری مائی ولی خوابیم، خواب
عفو کن آقا اگر اینقدر اهل غفلتیم
تو به گمنامان نگاه بیشتر داری ولی
ما ز چشم افتادهها از عاشقان شهرتیم
پشت ابر معصیت ماندیم و نابینا شدیم
حاضر کامل شما هستی و ما در غیبتیم
با تمام این بدیها نام ما را خط مزن
با تمام این بدیها باز هم در خدمتیم
جز حسین و روضهاش راه نجاتی نیست، نیست
ما برای آشتی با تو دخیل هیأتیم
آبروداران عالم سمت کوفه میروند
داغدار معجر خاکی آل عصمتیم
صنف لباس فروش ها - 1396/7/10- زیارت عاشورا - روز یازدهم محرم - حاج منصور ارضی
آقا بیا بهر قیامت یار داری
بازآ به جان عمهات غمخوار داری
گوشه کنار هیئت و شهر و دیارت
فریادگر چون میثم تمار داری
اصلا میان این جوانان حسینی
بر یاریات یک عالمه سردار داری
جان خودت سوگند در دنیای اسلام
مقدادها و مالک و عمار داری
سرها جدا شد از بدنهای شهیدان
مرد مدافع از حرم بسیار داری
از حالت ناحیهخوانی تو پیداست
از مقتل جدّت حسین، اسرار داری
هر روز و شب در ماتم جدّ غریبت
خود روضهی آن سید و سالار داری
وقت اسیری رفتن زینب رسیده
گویند زین غم دیدهی خونبار داری
تنها نه سوز خیمهی آتش گرفته
ای وای من داغ در و دیوار داری
مانند مادر، چون پیمبر، مثل حیدر
بر سینهی خود زخمی از مسمار داری
در روضهی سخت عمو عباس مظلوم
آیا هنوز آقای من دیدار داری؟
مسجد ارک - 1396/7/9- روز دهم (عاشورا) محرم ـ حاج منصور ارضی
گر دل شنود صدای زینب
دیوانه شود برای زینب
محبوب خدا و اهل بیت است
هر کس که شده گدای زینب
سلطان اجابت دو عالم
شد ملتمس دعای زینب
دیدیم رضای پنج تن را
در آینهی رضای زینب
عباس و علی اکبر و قاسم
جان همگی فدای زینب
سر میشکند میان روضه
هر کس که شد آشنای زینب
چشمان فلک ندیده باشد
جانسوزتر از عزای زینب
اطفال تمام شیعیانت
قربانی بچههای زینب
آن لحظه که دید بین گودال
بی سر شده مقتدای زینب
یکباره تمام عرش حق را
سوزاند غم صدای زینب
قربانی ما کم است اما
تقدیم تو ای خدای زینب
خون گریه کند بقیة الله
در روضهی کربلای زینب
تا روز جزا همه بگریند
از گریهی های های زینب
آرام دل تمام دنیاست
والله قسم ندای زینب
هر صاحب غیرتی بمیرد
شد بزم شراب جای زینب