اَعظمَ اللّٰه اُجورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسـیْنِ عَلَیهِ السَّلامُ، و جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّٰالِبینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الْاِمامِ الْمَهدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ.
آمدم بر سر بازار شما ———– تا شوم باز خریدار شما
منِ جامانده ز روز عرفه ——- راه افتاده به دربار شما
گر چه با نامهی اعمال بدم —- بودهام باعث آزار شما
سایهات از سر من کم نشده – من خجالتزده از کار شما
چه کنم وصلهی ناجور شدم — تو گل نرگس و من خار شما
روز و شب در پی دنیا رفتم —- یک شب اما نشدم یار شما
ترسم این است محرم برود —- نشوم لایق دیدار شما
هر کجا روضهی زینب باشد —- میرسد آه شرربار شما
از غم عمه حکایت دارد ———- سرخی دیدهی خونبار شما
در دلت شور محرم داری ——— قد یک کربوبلا غم داری
[پنجشنبه 1393-08-15] [ 07:45:00 ق.ظ ]