این سر شب زده، ای کاش به سامان برسد ———— قصهی هجر من و ماه به پایان برسد
دست این سائل بیچاره به دستت نرسید ———— کاش با لطف تو ای شاه به دامان برسد
حال آن عاشق که با یاد تو سیراب شود ————- مثل این است که در دشت به باران برسد
روسیاهی نشود مانع احسان شما ——————— رحمت سبز تو چون قبل کماکان برسد
کاش با دیدن تو جان بدهم آقا جان —————— قبل از آنی که ز هجرت به لبم جان برسد
گر مقدر شده آید به سراغم اجلم ———————- سببی ساز که در شام غریبان برسد
و پس از مرگ بیا جان عمو لطفی کن —————– پیکرم تا حرم ساقی عطشان برسد
[جمعه 1393-08-09] [ 08:14:00 ق.ظ ]