کسی که با غم عشق تو آشنا باشد
به سوز سینهی تنگ تو همنوا باشد
خدا کند که ز من هم دلت رضا گردد
رضایت تو فقط مرضی خدا باشد
چه می شود به نظر قلب ما طلا سازی
تویی که در نگهت لطف کیمیا باشد
تمام شهر پر از قصهی کرامت توست
همیشه بر سر کویت برو بیا باشد
تو لطف خود نگر و خواری مرا منگر
مرام اهل کرم بخشش و عطا باشد
دوباره باز دلم با غمت هماهنگ است
که فصل ماتم و هنگامهی عزا باشد
کجا برای حسین مجلس عزا داری
بگو که این دهه غمخانه کجا باشد
بیا که روضه شنیدن ز قلب محزونت
همیشه آرزوی نوکر شما باشد
هنوز هم به هوای تو ناحیه خوانیم
سلام بر بدنی که جدا جدا باشد
سلام ما به سری که به نیزه منزل کرد
سلام ما به تنی که به خاکها باشد
سلام ما به عزیزی که تشنه لب جان داد
کسی نگفت که فرزند مصطفی باشد
بیا که روضهی گودال تو شنیدنی است
قرار ما سحر جمعه کربلا باشد
[دوشنبه 1392-08-20] [ 08:38:00 ق.ظ ]