ای باخبر ز زندگی روبروی من
چشم خدا تویی همه جا کو به کوی من

می‌بینی‌ام نفس به نفس، لحظه لحظه‌ام
ای کاش رو به راه شود سمت و سوی من

رفتار من مؤید گفتار من نشد
با یک نظر درست شود خلق و خوی من

بوی گناه گاه احاطه کند مرا
یاد تو باز تازه کند عطر و بوی من

آب از سرم گذشت نجاتم ده ای عزیز
ای در میان موج و بلا چاره‌جوی من

عادت بده زبان مرا هم به ذکر خود
ای هم‌زبان و فطرت تسبیح گوی من

هر چند بر تو نوکر نالایقم ولی
رویی نشان بده دگر ای ماهروی من

بگذار با تو گریه کنم بهر مادرت
پر کن ز اشک روضه دوباره سبوی من

می‌گفت پشت در حرم با زبان حال
در قتلگاه من شده با خون وضوی من

مسمار خون سینه‌ی من را زیاد ریخت
خوشحال شد ز له شدن من عدوی من

این دنده‌های پهلوی من از لگد شکست
بهر علی شهیده شدن آرزوی من

ارثیه‌ی شهادت من را حسین برد
باشد شهید کرب و بلا راه‌پوی من

می‌گفت جای بوسه‌ی مادر نمی‌بُرد
خنجر مکش دوباره به زخم گلوی من

بس کن سرم به پیش حرم از جفا مبر
لب‌تشنه را سر از بدنش از قفا مبر

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-09-22] [ 03:26:00 ب.ظ ]