کی شود تا سر و سامان بدهی کار مرا
بارم افتاده، مگر خود بخری بار مرا
من به امید نگاه تو گرفتار شدم
کی بگیری ز کرم دست گرفتار مرا؟
آه انگار دلت از دل من راضی نیست
نپسندیدهای انگار تو رفتار مرا
چه کنم ای پسر فاطمه با روسیهی
پیش زهرا اگر افشا کنی اسرار مرا؟
بعد یک عمر گدایی ز در خانه تو
چه کنم گر ندهی پاسخ اصرار مرا؟
هر چه تو ناز کنی خواهش من میارزد
تا مگر پاک کنی روح گنهکار مرا
عبد زهرا نشدم نوکر عباسم کن
تا نگاهی برسد چشم گنهکار مرا
نکند روضهی عباس هوس کرده دلت
تا خدا جمع کند دیدهی دلدار مرا
گفت تا صبح قیامت به عزایم بنشاند
آنکه شمشیر زده دست علمدار مرا
با چه رویی بروم خیمه چه گویم به رباب؟
آب کردند دل سید و سالار مرا
از روی شرم به صورت به زمین افتاده
تا که مخفی بکند روی سپهدار مرا
خواهرم گفت من و رخت اسیری ای وای
پس تو از نیزه ببینی سر بازار مرا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[سه شنبه 1399-09-18] [ 07:48:00 ق.ظ ]