تنها دعا برای فرج عاشقانه نیست
عاشق شدن به شعر و سرود و ترانه نیست
در راه انتظار فراز و نشیب هست
بی امتحان فلاح در این آستانه نیست
در امتداد راه قیامش چه کردهایم؟
سائل شدن معین امام زمانه نیست
تنها بسنده کردن شیعه به ذکر یار
در سجده و قیام و قعود عارفانه نیست
یک قوم زیر ظلم و گرفتار کارزار
ما کارمان به غیر دعای شبانه نیست
حیّ علی الجهاد و همه در رکاب یار
جز منطق شهید، رهی جاودانه نیست
با این همه یتیم و فقیر و نیازمند
یک عده در رفاه، این منصفانه نیست
عیاش زاده ها همه غرق فساد و مست
در دست حاکمان ز چه رو تازیانه نیست؟
سقف اجارهها به نجومی رسیده است
دولت به فکر مردم بی آشیانه نیست
غرق بلاست حاشیهی شهر پایتخت
اما ز سوی مدعیان یک نشانه نیست
رفته ز دست، خیل جوانان این دیار
ما دست روی دست که این مشفقانه نیست
جمعی غریب و عدهای از خانمان به دور
جمعی گرسنه مانده ولی مرد خانه نیست
تنها ره نجات حضور جهادی است
باید قیام کرد که جای بهانه نیست
بار غم امام زیاد است ای دریغ
ما را خبر ز درد دل مخفیانه نیست
وقتی به کار ما گره کور میخورد
ما را گرهگشای به جز «نازدانه» نیست
میگفت بی هوا نزن ای زجر بی حیا
کمتر بزن سزای من این تازیانه نیست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
ادامه مطلب :
مثل مجنون عاشقی را سخت آسان یافتیم
در جنون خویش سستی نه که ایمان یافتیم
کعبه را در مکه نه در خاک ایران یافتیم
ما خدای عشق خود را در خراسان یافتیم
در اذان عشق نامی آشنا را خواندهایم
أشهد أن علی موسی الرّضا را خواندهایم
عشق اگر لب تر کند جانی فراهم میکنیم
در مسیر یار مژگانی فراهم میکنیم
پیش خاک پاش پیشانی فراهم میکنیم
ما ده ذی القعده قربانی فراهم میکنیم
پای ظلمت را در این کشور به زندان میکشد
مهر او خورشید را سوی خراسان میکشد
انتهایش نامشخص ابتدایش بیشتر
دل ز خلق الله برده از خدایش بیشتر
جود خواهد کرد سائل را دعایش بیشتر
شاعران هستند مشتاق عبایش بیشتر
در نگاهش لحظهای رنجاندن دل رسم نیست
بین فرزندان زهرا نه به سائل رسم نیست
هر زمان هر طرف باشیم مشهد میرویم
یا به دنبال شعف باشیم مشهد میرویم
در پی چندین هدف باشیم مشهد میرویم
سخت دلتنگ نجف باشیم مشهد میرویم
یاد ایوان نجف ایوان طلا داریم ما
با رضا در کشور خود کربلا داریم ما
با گدایان همنشینی پایهی قانون اوست
مهربانی با خلائق از ازل در خون اوست
عرش تا فرش خدا حتی جنان مرهون اوست
صدهزاران مثل لیلی در پی مجنون اوست
فرق دارد پیش او تعریفها تعبیرها
آهوان در کوی او دل میبرند از شیرها
زندهاند اما در خاک مسیحا خانهاش
پل زده جبریل از عرش خدا تا خانهاش
هر کسی نوشیده است از آب سقاخانه اش
گر نشد دیوانه اش خالی ست بالا خانه اش
خانهی سلطان ما حتی غبارش قیمتی ست
چاه زمزم تشنه ی یک جرعه آب حضرتی ست
جز علی و آل او شاهی نیامد بر زمین
هست سلطان خراسان حامی این سرزمین
پرچم وهابیت را میزند آخر زمین
عاقبت غیر علی نامی نماند بر زمین
فتح خواهد کرد شیعه، مکه را با این شعار
لافتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار
حرف آخر را کمی با چشم گریان میزنم
حرفهایی را که آقا زد به «ریّان» زد میزنم
آتشی بر جان و چنگی بر گریبان میزنم
آه آری حرف از ذبح پریشان میزنم
قاتلی بی رحم و تیغی کُند و مقتولی غریب
رأس جدّ من جدا شد از قفا یابن الشبیب
[سه شنبه 1398-04-18] [ 08:27:00 ق.ظ ]