زیارت عاشورا - 1400/6/16- حاج منصور ارضی
نوکر به پای روضه و غم رفته است
چشم خشکم را بخر پابوس زمزم رفته است
گاه گاهی حال و احوال گدا را هم بپرس
من مسیر خانه ام را باز یادم رفته است
هر کسی دنبال عشقش بوده من دنبال تو
این دل دیوانه ام دنبال پرچم رفته است
در مقام روضه گریه می کنی هر صبح و شام
مثل زهرا ناله ات تا عرش اعظم رفته است
زخم ها خورده ام ولی این زخم هجران بدتر است
من به خود تا آمدم دیدم محرم رفته است
آی مردم حسرتش را میخورد روز جزا
آن که در دنیا طواف کربلا کم رفته است
زود جانم را بگیر و اربعینم را بده
جان من بی اربعین فورا به یک دم رفته است
در پی آن نیزه داری که کمی هم سر به هواست
کربلا تا شام زهرا با قد خم رفته است
پیش مادر موی سر را بر درختی بسته اند
در تنور و دیر و خورجین آه در هم رفته است
تا که بی معجر نبیند خواهرش را بین شام
آن سر صد تکه در خط مقدم رفته است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/6/9- حاج منصور ارضی
سکوت بودم و بانگ بُکای من برگشت
در این حسینیه حال و هوای من برگشت
گرفته بود گلویم میان روضه ی تو
چه قدر داد زدم تا صدای من برگشت
عروج آه مرا بال جبرئیل نداشت
دمی که ناله به غار حرای من برگشت
کمال معرفت روح، گوشه اش گریه است
همین که سعی نمودم صفای من برگشت
غذای رخوت دنیا سر دلم که نشست
لبی به اشک زدم اشتهای من برگشت
فقیر عافیت اندیش نسخه اش اشک است
دو قطره خوردم و نبض گدای من برگشت
لبم توان تکلم نداشت لال شدم
همین که نام تو را بردم قوای من برگشت
دمی که فاطمه میرفت شور آخر بود
دم حسین گرفتم برای من برگشت
خدا به خیر کند کاروان به راه افتاد
ز ترس لرزه به این دست و پای من برگشت
میان آن همه سر دختری به زینب گفت
ببین ببین پدر دلربای من برگشت
خبر رسید به زینب رباب غش کرده
دوباره حرمله آه ای خدای من برگشت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/5/25- روز هفتم محرم - حاج منصور ارضی
ای خدا را هم اراده یابن زهرا یابن زهرا
اشک زهرایی به ما ده یابن زهرا یابن زهرا
با نوایی نینوایی با دعایی کربلایی
حال ما را کن خدایی یابن زهرا یابن زهرا
احتیاج ما به روضه است سوز و آه ما به نوحه است
چاره ی ما اشک و ناله است یابن زهرا یابن زهرا
دردها را چاره ای تو یار هر بیچاره ای تو
پس چرا آواره ای تو یابن زهرا یابن زهرا
در کجا هیأت گرفتی زانوی محنت گرفتی
روضه ی جدت گرفتی یابن زهرا یابن زهرا
با چه حالی ناله داری بر چه داغی اشکباری
دست بر سر میگذاری یابن زهرا یابن زهرا
گریه داری بر اسارت یا به انبوه جسارت
یا نگاهی پر حقارت یابن زهرا یابن زهرا
دردهایت را عیان کن حرفهایت را بیان کن
سر پنهان در میان کن یابن زهرا یابن زهرا
فاش کن سرّ خفا را نقشه ی اهل جفا را
سر بریدن از قفا را یابن زهرا یابن زهرا
مادرت دیده ز باطن، بود در دستی محاسن
خیمه دیگر نیست ایمن یابن زهرا یابن زهرا
بعد از آن عالم به هم ریخت، در دل ابرار، غم ریخت
دست، سر، معجر، عَلَم ریخت یابن زهرا یابن زهرا
ای عجب مهمان نوازی، شد از آن شاه حجازی
با سر مظلوم بازی یابن زهرا یابن زهرا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/5/24- روز ششم محرم - حاج منصور ارضی
گر چه از شعلهی غم می گذرانید مرا
بگذارید بسوزم که بخوانید مرا
منت هیچ کسی را نکشیدم به علی
کلب میخانه شدم تا بکشانید مرا
دست من را به کلاف موی یوسف بدهید
در پی قافلهاش سرندوانید مرا
با کریمان ننشینم دل من می شکند
این قدر از در این خانه مرانید مرا
حیف شد آبرویم خرج گناهانم شد
کوه عصیان و غرورم بشکانید مرا
بگذارید که طفلان همه سنگم بزنند
با پر و بال شکسته مپرانید مرا
هرکجا گریه نباشد خبری نیست که نیست
هر کجا روضه به پا شد، بنشانید مرا
جور عشاق کشیدن هنر فاطمه است
جان زهرا به زیارت برسانید مرا
من غبارم، شرفم خاک بقیع حسن است
تا بر این فرش نشستم، نتکانید مرا
قاسمش بعد عسل، فصل گلابش شده بود
گفت زیر سم مرکب بچکانید مرا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/5/23- روز پنجم محرم - حاج منصور ارضی
ویرانه خانه چیدمان لازم ندارد
آتش گرفته سایبان لازم ندارد
تسلیم تقدیرم هر آنچه یار خواهد
گردن شکسته ریسمان لازم ندارد
هر چه کشیدم از غم دوری کشیدم
سختی این هجران بیان لازم ندارد
خوبان درگاهش به دیدارش رسیدند
حتما مرا صاحب زمان لازم ندارد
عمری گذشت و یک نفس با او نبودم
عاشق به دور از عشق جان لازم ندارد
از ما گرفت آغوش گرمش را فراقش
نوکر مگر کهف امان لازم ندارد
او خواست از گریه کنان باشم وگرنه
اشک مرا این آستان لازم ندارد
باید که جان داد از غم جانسوز جدّش
داغ عظیمش روضه خوان لازم ندارد
دیر آمدی «هلال» از شط به مقتل
دیگر حسین آب روان لازم ندارد
از سنگها گیرم به هر صورت گذشتیم
اما قاری قرآن خیزران لازم ندارد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/5/22- روز چهارم محرم - حاج منصور ارضی
خواستم نزدیکتر باشم به آقایم نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از دوری ات دوری کنم، آدم شوم
بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
دائما چرخیده ام دور گناه و معصیت
از دو چشم خیس تو هر بار پروایم نشد
ندبه های جمعه را هی خواب میمانم ببخش
شرمگینم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهرا ذکر تو را میگویم اما باطنا
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتم آقا جان تو را در خواب میبینم شبی
در میان خیمه ی سبز تو میآیم نشد
از من این ماه محرم را نگیر، چون
دعایی مثل این سینه زدنهایم نشد
کربلایم دیر شد دارم خجالت میکشم
باز آقا جان نگو که وقت امضایم نشد
من دخیل زینبم که گفت در وادی عشق
هیچکس جز تو حسین اینگونه لیلایم نشد
خواهرت را کشت داغ بی کسی هایت حسین
آمدم قربان کنم دو لاله در پایت حسین
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/5/21- روز سوم محرم - حاج منصور ارضی
صدای آمدنت را به گوش ما برسان
زمان غیبت خود را به انتها برسان ن
گاه نافذ خود را بر این گدا انداز
برای درد نهفته کمی دوا برسان
اگر چه بهر ظهورت نکرده ام کاری
بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان
به صبح روز ظهورت امید دارم من
به خاکبوسی روز فرج مرا برسان
برای دیدن روی تو کعبه آماده است
بیا سرور دوباره بر آن بنا برسان
کنار تربت زهرا به وقت نافله ات
دعای خویش به یاری این گدا برسان
تو را به جان رقیه در آن خرابه بیا
بیا و ما را به کربلا برسان
رسید تا که طَبَق، دختری قیامت کرد
صدا زد عمه بیا و به من عصا برسان
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات