حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/7/10- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن
مجنونم و به خاطر لیلا شتاب کن
وقتش رسیده صبح طلوعت فرا رسد
پایان بده بر این شب یلدا شتاب کن
در انتظار آمدنت روزها گذشت
ای وعدهی قدیمی فردا شتاب کن
ای وارث عدالت و صبر و غم علی
با ذوالفقار حضرت مولا شتاب کن
جانم به لب رسید از این روزگار پست
آقا به جان حضرت زهرا شتاب کن
بر آن پدر که با سر زانو رسید و دید
نقش زمین جوان خودش را شتاب کن
بر آن پدر که پیکر فرزند خویش را
بر خاک میسپرد به صحرا شتاب کن
بر آن تنی که زخمی تیر سه شعبه شد
بر آن سری که رفت به نیها شتاب کن
جان سه ساله دخترکی که گرفته بود
بر روی دامنش سر بابا شتاب کن
بر آن سری که کنج تنور و روی درخت و خرابهها
بر آن سری که رفت کلیسا شتاب کن
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/7/3- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
هر چند دادم از دست حال عبادتم را
از من نگیر هرگز عرض ارادتم را
هر جوره خوب بودی با این بد گنهکار
اما ادا نکردم حق رفاقتم را
چیزی ز نعمت تو از سفرهام نشد کم
با لطف خود ندیدی کفران نعمتم را
مشغول هیچ بودم دنبال هیچ رفتم
صرف شما نکردم افسوس همتم را
هر چه فرار کردم دنبال من دویدی
آغوش باز کردی دیدی خجالتم را
آلودهام ولی من گریهکن حسینم
خرج حسین کردم ساعت به ساعتم را
دست سه ساله دادم من آبروی خود را
کِی میدهد رقیه برگ زیارتم را؟
زینب بلند میگفت ای آفتاب نیزه
گودال تو رقم زد روز اسارتم را
حسین من، حسین من، حسین من، حسین من
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/31- زیارت عاشورا - روز دوازدهم محرم - حاج منصور ارضی
آمادهایم تا تو بیایی وفا کنیم
از هر تعلّقی همه خود را رها کنیم
ما پای کار عشق شما ایستادهایم
تنها نه اینکه بهر ظهورت دعا کنیم
باری نبستهایم برای رفاه خویش
پس حاضریم هستیِ خود را فدا کنیم
آواره بودنِ تو خجالت دهد به ما
شرم از نگاه حضرت خیر النساء کنیم
والله ما به هجر تو راضی نگشتهایم
در راه وصل بر شهدا اقتدا کنیم
میدان بده که روز عمل را نشان دهیم
رخصت بده ببین که برایت چه ها کنیم
کافیست یک اشاره کنی امر، امر توست
لبیکگـو ز امر تو غوغا به پا کنیم
اهل شعار و اهل مماشات نیستیم
چون امتحان کنی نه فقط ادعا کنیم
تا ادعای یاری تو بر زبان ماست
باید همیشه وقت معاصی حیا کنیم
هر جا که غفلتیست پناهنده بر توایم
تا در معیت تو خدا را رضا کنیم
شاید تو خواستی ببری کربلایمان
یا اربعین کنار تو آقا صفا کنیم
از یادمان نرفته که گفتی به ناحیه
صبح و مساء ز غربت جدّم نوا کنیم
از یاد رفتنی ست مگر گریه بر حسین
دل را چنان تو روضه صبح و مساء کنیم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/30- زیارت عاشورا - روز یازدهم محرم - حاج منصور ارضی
غم مخور ای شیعه مولای محبان میرسد
دلبرت یک صبح جمعه با شهیدان میرسد
میخورم سوگند بر این استخوانهای شهید
روز رجعت، فرصتِ تجدید پیمان میرسد
«یالثارات الحسینش» میرسد هر دم به گوش
حضرت صاحب زمان با خیل یاران میرسد
با «أناابن الفاطمه» با پرچم سرخ حسین
از کنار بیت حق تکبیرگویان میرسد
میشود او روضهخوان، ما گریهکن، ما سینهزن
نالهاش با ذکر یا مظلومِ عطشان میرسد
مصحفش یک دست باشد دست دیگر ذوالفقار
«إنتقم یا منتقم» از عرش سبحان میرسد
این بلای خشکسالی میشود با او بهار
از زمین و آسمان روزی فراوان میرسد
دستهای پشت پرده میشود بر ما عیان
شام پیران میرود روز جوانان میرسد
هر چه بوی اربعین نزدیکتر گردد به ما
از نجف تا کربلا آن جانِ جانان میرسد
از سوی هر هیأت و هر نوکر و هر دستهای
هم نوا با فاطمه ذکر «حسین جان» میرسد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/6/27- شب نهم محرم ـ حاج منصور ارضی
هر کسی رفت به دنبال تو، راهش وا شد
هر کسی بوسه به پای تو نَزَد، رسوا شد
آب محتاجِ لب توست نه تو محتاجش
لب خشکیدهی تو داغ دل دریا شد
پسر چهارم زهرایی، عبد الزهرا
بودنت مایهی امید «بنی الزهرا» شد
جا روی چشمِ ترِ مهدی زهرا داری
آن عریضه که به دستان شما امضا شد
به خدا مثل تو در بین برادرها نیست
به خدا داشتنت حسرت خواهرها شد
اهل حاجت همهی سال به کس رو نزنند
صبر کردند همه تا شب تاسوعا شد
تا قیامت جلوی هیچ کسی خم نشود
قد هر کس جلوی پرچم سبزت تا شد
من ندادم به سکینه قَسَمت، میترسم
یک نفر دادرسم در حرمت غوغا شد
تو از اول حسنی بودی و دیدند همه
چقدر تیر بر این پیکر زخمت جا شد
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/6/27- زیارت عاشورا - روز هشتم محرم - حاج منصور ارضی
غافلم، باز خبردارم کن
یوسف فاطمه بیدارم کن
بار سنگین گناه آوردم
از سر لطف سبکبارم کن
ای طبیبی که پی بیماری
نظری بر دل بیمارم کن
آمدم توبه کنم پاک شوم
مهربان، خالی ز اغیارم کن
کمکم کن نروم سوی گناه
با کتک هم شده وادارم کن
بین عشاق حسین بن علی
بیبهایم تو بهادارم کن
آمدم بین عزا جان بدهم
کشتهی قافله سالارم کن
وسط گریه میان روضه
لحظهای لایق دیدارم کن
مسجد ارک - 1397/6/26- شب هشتم محرم ـ حاج منصور ارضی
سایه ی لطف تو کاش از سر ما کم نشود
اشک ما خرج به جز ماه محرم نشود
زهد بسیار بدون تو برایم هیچ است
طی این مرحله بی اشک دمادم نشود
مدعی تا سگ کوی نگردد بی شک
تا ثریا برود باز هم آدم نشود
اشک کالای گرانی ست به هر کس ندهند
هر زمینی به خدا صاحب زمزم نشود
اشک من روزی یک سال مرا با خود داشت
روزی هیچکس اینگونه فراهم نشود
هر چه دلسرد از این وضع گرانی باشیم
چیزی از گرمی این بزم عزا کم نشود
شده از نان شب خانه ی خود هم بزنیم
مانعی سد عزادار تو یک دم نشود
بانی سفره ی ما فاطمه زهرا بود
هر قدر حیله به افتادن پرچم، نشود
من فقط آمده ام در غم تو گریه کنم
هیچ کاری به عزای تو مقدم نشود
ذکر تو مستی ما در وسط هئیت بود
لذتی بیشتر از گفتن این دم نشود
راه ما راه حسین ابن علی خواهد بود
سر ما پیش یزیدان زمان خم نشود
التیام جگر سوخته ی تو اشک است
حیف بر ماتم اولاد تو مرهم نشود
کانال تلگرام رسمى حاج منصور ارضی
@hajmansourarzi