حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/22- زیارت عاشورا - ولادت حضرت زینب سلام الله علیها - حاج منصور ارضی
گاهی برای خوف خدا گریه میکنیم
گاهی برای هجر شما گریه میکنیم
گاهی برای مادرتان ناله میزنیم
گاهی برای کرب و بلا گریه میکنیم
گاهی برای سوز دل عمه جانتان
گاهی برای شام بلا گریه میکنیم
اصلا برای ما شده این گریه واسطه
دل میشود حریمِ تو، تا گریه میکنیم
تا یاد میکنیم ز حال قنوت تو
وقت سحر میان دعا گریه میکنیم
با هر بهانهای که به تو وصل میشویم
از شوق جای شکرِ عطا گریه میکنیم
ایام فاطمیه شبیه دو چشم تو
بارانی است دیدهی ما گریه میکنیم
حالا که اشک ما شود آرام جان تو
بهتر برای صاحب عزا گریه میکنیم
بعد از سقیفه حرمت زهرا شکسته شد
بد جور دید جور و جفا گریه میکنیم
آید صدای مادرت از پشت در هنوز
با نالههای فضه بیا گریه میکنیم
سیلی اگر به صورت زهرا نمیزدند
آن ضربهها به زینب کبری نمیزدند
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/18- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
به خواب غفلت خویشم ز هم پاشیده سامانم
من بیچاره یک عمری اسیر این زمستانم
به سمت این و آن بردم نگاهم را ولی افسوس
تو را دیگر نمیبینم چه سنگین است تاوانم
خجالت میکشم آقا بگویم شیعهات هستم
اگر اذن شما باشد بگویم از محبانم
برایم گریهها کردی ولی من فکر خود بودم
پریشانم شدی العفو نفهمیدم پشیمانم، پشیمانم
من آلوده را آخر چرا تحویل میگیری
چه دیدی از من آخر که خودم حتی نمیدانم
علی این روزها دیگر به خانه دیر میآید
ز تنهائیش میسوزم ز حیرانیش حیرانم
گمانم نیمه شب زهرا صدا کرده حیدر را
که ای یار غریب من حلالم کن نمیمانم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/11- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
در دیدهام غایب شدی در جان من، نه
خالی شد از یادت جهان، کنعانِ من، نه
مومن شدم بر کعبهی رویت ندیده
عمری به سرآمد ولی ایمان من، نه
دیشب که خوابیدم به یادم گریه کردی
چشمان تو گریان شد و چشمان من، نه
احسان و لطفت هر دقیقه شاملم شد
یک لحظه دیدی خوبی و احسان من؟ نه
جز در غم زهرا شده قدری گذارم
رویت کند اشکِ مرا، مژگان من؟ نه
ای دل بسوز از غربت حیدر که میگفت
رو برمگردان فاطمه جان، جانِ من، نه
باور ندارم یار هجده ساله زود است
پر میکشی از کلبهی احزان من، نه
باید به چاه کوفه گویم درد خود را
دامان تو گلگون شده دامان من نه
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/10/4- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
پا به پای ناز و نعمتها ریاضت لازم است
لحظه لحظه در ریاضت شکر نعمت لازم است
از هزاران شیعهی مولا یکی قنبر شده است
در مقام خادمی هم قابلیت لازم است
حال و روزم بد شده، دستی بکش روی سرم
تن اگر بیمار شد یعنی حجامت لازم است
سنگ خوردن شرط بی چون و چرای عاشقی ست
چاره اما نیست، حتما استقامت لازم است
سر اگر خاکت نشد خاک دو عالم بر سرش
عافیت هر کس که میخواهد عبادت لازم است
زیر گوش من اگر که میزنی محکم بزن
گاه گاهی با محبت قاطعیت لازم است
تو به من گریه بده، گریه درستم میکند
خاک حاصلخیز را باران رحمت لازم است
کاش میشد بر روی ما فضه در را وا کند
مادرت در بستر افتاده عیادت لازم است
این خبر پیچید بین شهر، زهرا رفتنی ست
فاطمه که میرود یعنی که مولا رفتنی ست
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/9/27- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
عمرم سرآمد خون جگر ماندم ضرر کردم
محروم از روی قمر ماندم ضرر کردم
باد صبا از او خبر آورد اما حیف
در شام جهلم کور و کر ماندم ضرر کردم
رزق سحرگاهی به دست شخص معصوم است
هربار بی فیض سحر ماندم ضرر کردم
یکبار شد من هم دعاگویش شوم؟ نه!
مشغول حاجات دگر ماندم، ضرر کردم
دلبستگی باعث شد از کوچ شهیدانش
جا ماندم و بی بال و پر ماندم ضرر کردم
وقتی ملاک کارهایم حرف مردم شد
در چشم مردم معتبر ماندم، ضرر کردم
دنیا مقر ابتلای اهل ایمان است
گر بین دنیا بی ضرر ماندم ضرر کردم
جز آل عصمت رو به سوی هر کسی کردم
درمانده ماندم پشت در ماندم ضرر کردم
پای بساط روضههای حضرت ارباب
هر دفعه که بی چشم تر ماندم ضرر کردم
جای کفن بر بوریا چیدند جسمش را
زنده از این ماتم اگر ماندم ضرر کردم
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/9/20- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟
دوباره یار سفر کرده از سفر برسد
چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟
به حد وسع برای فرج مفید شوی
چقدر بهر دفاعش قلم به دست شدی؟
چه روزها که فقط منفعت پرست شدی
چقدر از غمش افتادی به کم خوابی
زمان پیریات آمد هنوز هم خوابی
به محضر او دیدهی تر آوردی؟
ادای منتظران را فقط درآوردی
بیا به کار بیائیم انحطاط بس است
عمل کنیم که بازی با لغات بس است
بیا که مونس شبهای خلوتش باشیم
به جای ننگ شدن، باز زینتش باشیم
بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم
به جای مردم دنیا به یار رو بزنیم
بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم
کنار او همه راهی کربلا باشیم
خدا کند که بسوزیم و آه گریه کنیم
بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم
بخواند از بدنی که به بوریا مانده
که داغ او به دل اهل روستا مانده
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/9/13- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
ای عاقبتِ کار به دست تو نگاهی
این عمر گذشت و نشدم آنکه تو خواهی
تا منتظر شدنم راه زیاد است
کو طاعت بی چون ز تو ای نور الهی
میخواستم ای آقا سپر جان تو باشم
ای وای که خود تیر جفایم به تو گاهی
هربار که تو گفتهای استغفراللّه
بخشید خدا از من بد عهد گناهی
چون روز قیام تو همین جمعه بیاید
من نیستم آماده نشانم بده راهی
پیوسته تو در حال دعا بر من محتاج
اما به دعای تو منم گاه به گاهی
اینجور که من مدعی عشق تو هستم
از تو خبری نیست به اعمال گواهی
تو منتظر لشگر مردان تنوری
من در پی حاجات کنم ناله و آهی
من یوسف خود را ته چاهی برهانم
برعکس تو دربارهی من چشم به راهی
ای یوسف زهرا به غم یوسف زینب
با روضهی گودال رسان باز پناهی
با یوسف گودال بگو پیرهنت کو؟
ای بیکفن حضرت زهرا کفنت کو؟