حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/19- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
چگونه شکر به جا آوریم از این نعمت
که هست دست تو بالا سر همه امت
دعای حضرتتان گر نبود بیتردید
نمیشدیم به انبوه فتنهها نصرت
هزار مرتبه باید ز دست میرفتیم
میان این همه سختی علیه این نهضت
نکردهای تو فراموش هر لحظهای ما را
نبودهای تو دمی غافل از محبانت
به سحرگاه دعا میکنی به تک تک ما
به گریه گاه دعا میکنی به این ملت
عجیب اینکه گروهی به جای شکر خدا
زبان گشوده به ناشکری از ره غفلت
خوشا سعادت آنان که با وفا بودند
تو را رها ننمودند بعد هر بیعت
خوشا وفای شهیدان که در دل دشمن
به خون نشسته و جان دادهاند با غیرت
قسم به معجزهی انقلاب اسلامی
که این تویی که چهل سال دادهای عزت
به لطف حق نه چهل سال سیزده قرن است
برای شیعهی زهرا کشیدهای زحمت
به احترام تو و مادر تو سر دادند
هزارها حججی و هزارها همت
قسم به غیرت مردان مرد تا امروز
نشستهاند به پایت هزارها هیئت
نه چرخ کُند معیشت ز پایمان انداخت
نه بیوفایی برجام دادهمان حسرت
به عشق شعب ابی طالبیم در تحریم
به عشق کرب و بلاییم حامی دینت
فدای العطش خیمههای اربابیم
فدای لعل لب خشک و تشنهی جدت
و پای کار علمدار عشق میمانیم
به عشق ساقی عطشان به حُرمت حَرمت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/18- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
تو یار باشی داغ هجران درد دارد
صبر در فراق رویت ای جان درد دارد
یک عمر نوکر بودن، آقا را ندیدن
ای باطن قرآن، به قرآن درد دارد
گم کردن تو ای بهار آرزوها
بسیار در فصل زمستان درد دارد
از فرط تنهایی در این سرما کِرِختیم اما
آغوش تو باز است و حرمان درد دارد
ای خوش به حال آنکه بعد از غفلت از تو
در خلوتش با خویش وجدان درد دارد
از جرم ما بگذر خطا دیدی ندیدی
خوبم کن ای جان گرچه درمان درد دارد
باید زلیخا بود تا حس کرد بی جرم
یوسف که باشد کنج زندان درد دارد
قلبت نه تنها در مُحرم، دورهی سال
در سوگ سالار شهیدان درد دارد
تاوان جنگ بدر و خیبر را گرفتند
از حلق یک مظلوم عطشان درد دارد
در آفتاب داغ و روی ریگ صحرا
افتادن یک جسم عریان درد دارد
میگفت زینب با چه حالی بر سر تلّ
نامرد جانم را نگردان درد دارد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/17- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
چه قدر گریه کنیم از غم جدایی تو
چقدر ندبه کند امت خدایی تو
گره به کار محبان فاطمه خورده
کجاست مژدهی روز گره گشایی تو
امید قطع شده کی دوباره می آیی؟
فدای جلوهی رخسار مرتضایی تو
امام خیمه نشین یا مهذب الخائف
چه دیر می رسد آن دورهی رهایی تو
به یاری تو چهل فجر انقلاب گذشت
ندیدهایم ولی فجر آشنایی تو
برای آمدن تو شهیدها دادیم
به این امید شدند عاشقان فدایی تو
چه دیدهها که به دیدن تو گشته ناامید و
چه راسها شده چون جد کربلایی تو
قسم به گریه صبح و مساء نما تعجیل
که عالمی ست کنون غرق هم صدایی تو
به اضطرار دل عمه زینبت برگرد
که سخت شد به خدا هجر نینوایی تو
قسم به آنکه به کوچه عصای مادر شد
بیا به آن قد رعنای مجتبایی تو
خوش آن سحر که کند مادرت به دست کبود
خودش لباس فرج بر تن خدایی تو
حسینیه امام خمینی(ره) بیت رهبری - 1397/11/16 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
در سلک ما معراج رفتن پر نمیخواهد
مومن پری بهتر ز چشمِ تر نمیخواهد
با اشک وقتی حاجت ما را روا کردند
گریهکُنت مشکل گشا دیگر نمیخواهد
خاک حسینیه برای شاعران کافیست
از تو نوشتن جوهر و دفتر نمیخواهد
ذات تو را تمثال أعطینا بیان کردند
تفسیر دیگر سورهی کوثر نمیخواهد
با دیدن روی تو با خود روبرو میشد
آیینهای بعد از تو پیغمبر، نمیخواهد
تو مستقیما حاملِ وحی خداوندی
دیگر خدا جبریل نامهبر نمیخواهد
نور وجودت را علی از قبل خلقت دید
این مدعا شاهد از این بهتر نمیخواهد
وقتی دعای تو نگهدار علی باشد
دیگر سپر را فاتح خیبر نمیخواهد
نان تو خادم پرور بیت یداللّه است
نانی به جز این سفره را قنبر نمیخواهد
ذرات روی چادرت حکم طلا دارد
تا گرد و خاکش هست، فضه زر نمیخواهد
چادر نمازت سایهسار مُلک سلمان است
جز سایهی امن تو این کشور نمیخواهد
این نسل سوم خوب در پیکار ثابت کرد
حرف دفاع از دین که باشد سر نمیخواهد
این انقلاب فاطمی چهل سال ثابت کرد
جز نسل زهرا و علی سرور نمیخواهد
چهل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا
فرزند جز خونخواهی مادر نمیخواهد
تمّار اگر باشی به روی دار خواهی گفت
حرف ولایت را زدن، منبر نمیخواهد
آن ملتی که دست در دست خدا داده
دلباختن بر کدخدا دیگر نمیخواهد
تدبیر بیتدبیرها آزرده مردم را
کار جهادی رِند بازیگر نمیخواهد
مثل ابوموسی نشو عمار شو، عمار!
سربازِ گیج از فتنه را، رهبر نمیخواهد
میگفت ابراهیم هادی، عاشق زهرا
در این جهان سنگ نشان دیگر نمیخواهد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/16- زیارت عاشورا - فاطمیه - حاج منصور ارضی
به یاد روی تو دل بی بهانه میگرید
نگاه منتظرم عاشقانه میگرید
چه بر سر دلم آوردهام خدا داند
به حال و روز دل من زمانه میگرید
صدای هق هق گریه، سکوتِ پر غمِ اشک
ز نالههای پر غمِ دلم، هر ترانه میگرید
خزان عمر رسید و بهار ما نرسید
دو ابرِ دیدهی من دانه دانه میگرید
جگر که سوخت دو چشمی که ظرف خون دل است
کشد ز سینه چو آهی زبانه میگرید
تو دیر کردهای و سالهاست مادر تو
میان ذکر قنوتش شبانه میگرید
مگر شده چه قدر مادر شما لاغر؟
که پیرهن به تنش روی شانه میگرید
تمام نالهی او از غریبی علی است
نه اینکه از شرار تازیانه میگرید
تمام فاطمیه حرف غربت زهراست
نشان دست کسی روی صورت زهراست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/9- زیارت عاشورا - حاج منصور ارضی
در برت ناله و سوز جگرم بیشتر است
پیش تو بارش چشمان ترم بیشتر است
جان زهرا به بر خویش نگه دار مرا
چون جدا از تو شوم دردسرم بیشتر است
گر چه فرمود نبی در یمنی پیش منی
در مدار نفس تو اثرم بیشتر است
به سرم دست کش اما ز سرم دست نکش
زیر دستت که نباشم خطرم بیشتر است
آخر کار که سلمان به مدائن جان داد
گفت با یار که میل حضرم بیشتر است
بعد منزل نبود همسفر ما اما
گاه در نزد تو بعد سفرم بیشتر است
در قفس اوج نگیرد پر پرواز که هیچ
تازه بشکستگی بال و پرم بیشتر است
نام ارباب که آید به لبم در دل شب
شاهدم باش که اشک سحرم بیشتر است
هنرم نوکری است و نفسم خرج حسین
لیک در روضهی مادر هنرم بیشتر است
مادرت گفت پس از «فضه خُذیني» مهدی
اشک امروز به هجر پسرم بیشتر است
دست بشکسته و پهلوی شکسته غم نیست
به سوی غربت مولا نظرم بیشتر است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
حسینیه صنف لباس فروش ها - 1397/11/2- زیارت عاشورا - دهه اول فاطمیه - حاج منصور ارضی
در سینهام ای صدرنشین خانه گرفتی
افسوس که جا در دل ویرانه گرفتی
من همدم خوبی که برای تو نبودم
پس با چه امیدی به دلم خانه گرفتی؟
گفتی که من اینجام کنار دلت، از چه
هربار سراغ از در میخانه گرفتی؟
گفتم نشدم با تو رفیق این همه مدت
اما تو سرم را به روی شانه گرفتی
هر عهد که بستم عجبا باز شکستم
هر مرتبه دستم تو رئوفانه گرفتی
با نوکر ناشکر چه ها کردهای ارباب
از چیست که این شیوهی جانانه گرفتی
مهر علی و فاطمه دیدی به دل من
اینجور سراغ از دل دیوانه گرفتی
دیدی که همه عمر پریشان حسینم
در روضه سراغم چه غریبانه گرفتی
از پشت در و کوچه و دهلیز چو گفتم
با گریه سراغ از پر پروانه گرفتی
هر جا سخن از چادر خاکی به میان شد
ناگاه زبان با دل مستانه گرفتی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات