چون بیابان که نیازش به نم باران است
بیشتر گریه، تسلّای دل سوزان است
میکده باز شد و زود دویدیم همه
گفته ساقی سه دهه نوبت سرمستان است
گفتم اصلا نروم آخر خطم دیگر
مادر گفت برو خالق تو رحمان است
ما اگر آمدهایم از کَرم آل علیست
اختیار دل رعیت به کف سلطان است
رمضان است خدا بندهنوازی کرده
سفرهاش باز شده خانه پر مهمان است
خوب و بد ریزهخور حضرت حجت هستیم
پای باباست فقط طفل اگر نادان است
نوکر آن است که از خویش دعایی نکند
آنچه را خواسته ارباب، دعایم آن است
سی شب ماه خدا را به علی بخشیدند
گریهی هر شب ما هدیهی آقا جان است
ما در این ماه مبارک به هوای نجفیم
دلمان وقت مناجات دم ایوان است
گره کور مرا دست رقیه بدهید
هر چه سختیست به یُمن نفسش آسان است
روزهام روضه اگر داشت خدا میخردش
خرم آن دیده که در روضه فقط گریان است
دم افطار من از آب سوالی دارم
آب دیدی چهقدر کام حسین عطشان است؟
[سه شنبه 1398-02-17] [ 03:18:00 ق.ظ ]