به رو سیاهی ام اقرار می کنم، العفو ــــــــــــــــــــــــ برای خوب شدن کار می کنم، العفو
مرا تو می خری و پاک می کنی اما ــــــــــــــــــــــــ منم که آینه را تار می کنم، العفو
رسیده ام که خودم را نشان تو بدهم ـــــــــــــــــــــــــ به هر بهانه ای تکرار می کنم، العفو
خودت اجازه ی شب زنده داری ام دادی ـــــــــــــــــ که با اجازه ات اصرار می کنم، العفو
مران ز خودت مرا، که من خود را ــــــــــــــــــــــــ بدون تو همه جا خوار می کنم، العفو
از این که عفو تو شد شاملم ولی ـــــــــــــــــــــــــــــ من با گناه کردنم انکار می کنم، العفو
زمان تشنگی یاد حسین می افتم ــــــــــــــــــــــــــــــ به یاد کودکش افطار می کنم، العفو
ببین به پای مناجات گریه می ریزم ـــــــــــــــــــــــ به یاد عمه ی سادات گریه می ریزم
[شنبه 1393-04-21] [ 04:31:00 ق.ظ ]