کاشکی آب طلا را بین ظرف مس کنی
این همه ناخالصیهای مرا خالص کنی
با سر و روی کثیف و پابرهنه آمدهام
تا نگاهی هم به این آلودهی مجلس کنی
تو حواست بیشتر از هر کسی بوده به من
اول صبح آمدم فکر من بیکس کنی
میوه که کال است میافتد ز چشم باغبان
میشود باران نثار میوهی نارس کنی
ای که نوکرهای نوکرهات شاه عالمند
پشت در زانو زدم تا که مرا مفلس کنی
آنقدر یاغی شدم که تو به طوفان میزنی
تا کجا باید خودت را فدیه، چون یونس کنی
این غلام روسیاهت را بغل کن یک سحر
تا که جانم را پر از عطر گل نرگس کنی
گرچه زیر پرچم تو زیر قولم میزنم
سر به راهم کن که من را بهتر از عابس کنی
آه ای چشم گنهکار، عاشقی بددردی است
تا کی آقا را نبینی بوی او را حس کنی
آخر ماه رجب دلتنگ مشهد میشوم
کاشکی آنجا مرا هم با خودت مونس کنی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[سه شنبه 1401-11-25] [ 07:59:00 ق.ظ ]