سکوت بودم و بانگ بُکای من برگشت
در این حسینیه حال و هوای من برگشت
گرفته بود گلویم میان روضه ی تو
چه قدر داد زدم تا صدای من برگشت
عروج آه مرا بال جبرئیل نداشت
دمی که ناله به غار حرای من برگشت
کمال معرفت روح، گوشه اش گریه است
همین که سعی نمودم صفای من برگشت
غذای رخوت دنیا سر دلم که نشست
لبی به اشک زدم اشتهای من برگشت
فقیر عافیت اندیش نسخه اش اشک است
دو قطره خوردم و نبض گدای من برگشت
لبم توان تکلم نداشت لال شدم
همین که نام تو را بردم قوای من برگشت
دمی که فاطمه میرفت شور آخر بود
دم حسین گرفتم برای من برگشت
خدا به خیر کند کاروان به راه افتاد
ز ترس لرزه به این دست و پای من برگشت
میان آن همه سر دختری به زینب گفت
ببین ببین پدر دلربای من برگشت
خبر رسید به زینب رباب غش کرده
دوباره حرمله آه ای خدای من برگشت
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
[سه شنبه 1400-06-09] [ 08:05:00 ق.ظ ]