صنف لباس فروش ها ۱۳۹۲/۱۰/۳-زیارت عاشورا-حاج منصور ارضی
از زندگی بی تو بیزاریم آقا / دیگر بیاخیلی گرفتاریم آقا
غیر از ظهور تو نخواهیم از خداوند/ شب تا سحرهایی که بیداریم آقا
با دلبری غیر از تو ما کاری نداریم / در سینه تا مهر تو را داریم آقا
با دیده هایی که غیر تو هر چه دیده/ روی تو را مشتاق دیداریم آقا
پیش طبیب دیگری جز تو نرفتیم / حالا که افتادیم و بیماریم آقا
پر مدعا هستیم اما هیچ و پوچیم / از تو تهی از خویش سرشاریم آقا
ما وصله ی نا جور دربار تو هستیم / در چشم های خیس تو خاریم آقا
تنها ز چشم مهربانت بر می آید / بخشیدن ما که گنهکاریم آقا
امسال هم کرب و بلا روزی ما نیست / امسال هم عقده به دل داریم آقا
صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/10/02- زیارت عاشورا و روز اربعین-حاج منصور ارضی
همیشه شامل الطاف بیکران هستیم چرا که تحت نظرهای آسمان هستیم
تو یاد مایی و ما یاد هر کسی جز تو تو فکر مایی و ما فکر آب و نان هستیم
نه از تو حرف شنفتیم نه سخن گفتیم هماره مایه ی ننگیم ما و زیان هستیم
اگر که ابر تویی ما کویر بی آبیم اگر بهار تویی ما همه خزان هستیم
کسی که گمشده پشت گناه ماییم تو آشکاری و ماییم که نهان هستیم
به انتظار خودت امتحان نکن ما را شکست خورده ی هر روز امتحان هستیم
ابا الرحیم تو هستی و با وجود شما همیشه ما صاحب آقای مهربان هستیم
به یاد عمه ی سادات اشک می ریزیم برای عمه ی سادات روضه خوان هستیم
به یاد محمل عریان، کوچه و بازار به یاد نیزه ی خورشید کاروان هستیم
بیا زیارت ما را قبول کن امروز (ما جامانده از زیارت کربلا هستیم) همین ارادت ما را قبول کن امروز
سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/09/26- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
چه خوش است با تو عمری نفس از جگر کشیدن به کمال همنشینی ز تو بال وپر کشیدن
چه خوش است از لقای تو مدام فیض بردن لحظاتی از ملاقات تو را به بر کشیدن
چه خوش است هم نفس با تو شدن به هر بهانه زحجاب ها بریدن می وصل سر کشیدن
چه خوش است با تو گفتن ز تو از خودت شنیدن سخن تو از درازا به دل سحر کشیدن
چه خوش است چو مرغ سحر از تو ذکر کردن همه شب هوای احیای تو را به سر کشیدن
نه گداست لایق تو نه دل است عاشق تو که ز جان نفس به دنبال تو دربه در کشیدن
به هزار پیچ و خم در ره تو گذشت عمرم نشد عاقبت که بار غم همسفر کشیدن
دل شیر خواهد این ره جگر هزار زخمه که تحمل هجوم همه دم خطر کشیدن
اگر از تو شرح صدری نرسد به سینه ی ما به خدا محال باشد نفس دگر کشیدن
غم نوکر تو این است به عشق کربلایت به مسیر اربعین سوی یار پر کشیدن
سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان 5 صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/09/19- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
ابری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست چشم سر خیس است اما چشم دل مرطوب نیست
آفت عصیان به جان نخل دل افتاده است علتش این است اگر محصول ها مرغوب نیست
سود بازار عمل از عرف هم کمتر شده غیر تو اصلا برای من کسی محبوب نیست
واقعا من دوستت دارم عزیز فاطمه غیر یوسف هم که کسی دلبر یعقوب نیست
با من بیچاره هم حرفی بزن چیزی بگو جنس این دل که دگر از جنس سنگ و چوب نیست
طاقت دوری ندارم رحم کن بر عاشقت صبر من مانند صبر حضرت ایوب نیست
کربلا می خواهم آقا التماست می کنم نامه ام را مهر کن هر چند مکتوب نیست
سلامتی آقا امام زمان و تعجیل در فرج صلوات
صنف لباس فروش ها- 1392/09/12- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
فالی زدم که گفت به اقبال میرسی*****گفتم به خود دگر که تو امسال میرسی
میلم کشیده با تو کمی درد دل کنم*****مثل همیشه موقع آمال میرسی
جز تو کسی نمی خردم ایها العزیز*****آیا به داد عبد پر اشکال میرسی
بالم به زیر بار معاصی شکسته شد*****داری به زخم کاری این بال میرسی
دارم یقین که حال دلم خوب می شود*****ای بهترین محول احوال میرسی
باید تو را به جد غریبت قسم دهیم*****آری به این طریقه و منوال میرسی
مانند عمه ات الف قامتت خم است*****از داغ کربلا به نظر دال میرسی
روز ظهور منتقم آل فاطمه*****حتما برای کشتن دجال میرسی
بعد از مدینه راهی کرب و بلا شوی*****بین مسیر خویش به گودال میرسی
صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/09/05- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
غبار مقدم تو، توتیای چشمانم زهجر تو شده ابری هوای چشمانم
سحر که سفره ی دل وا کنم به راز و نیاز فقط نگاه تو باشد دعای چشمانم
اگر که بغض گلویم کمی ترک بخورد پر از وصال شود فضای چشمانم
تمام عالم هستی غریب در نظرم ولی حضور تو شد آشنای چشمانم
دو دیده ام شده روشن ز برق چشمانت نگاه مست تو باشد ضیای چشمانم
نظر به روی تو داغ عاشقی دارد که خاک پای تو باشد صفای چشمانم
به غیر دامن اشکم که شاهد گریه است کس دگری نشنیده صدای چشمانم
قسم به فاطمه داغی به سینه دارم من به دل هوای بقیع و مدینه دارم من
السلام علیک یا ابا عبد الله….
صنف لباس فروش ها 1392/08/28- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
من بال و پر شکسته ام آقا پرم بده آقا بیا و بال و پر دیگرم بده
بار دگر غلامی ما را قبول کن ارباب من به من صله از مادرم بده
راضی شو از گدا و بیا آبرو بخر با لطف خود عنایتی از داورم بده
با یک نظر طبابت صدها بلا کنی پس ای طبیب، کام دل مضطرم بده
گریه میان روضه به ما چشم دل دهد اینک بصیرتی تو به چشم ترم بده
خواهم تمام عمر شوم پیش مرگ تو بهر سپر شدن به ولایت سرم بده
ایمان نینوایی ما را زیاد کن ازخیمه حسین کمی باورم بده
بر عاقبت بخیری خود میکنم دعا بامرگ سرخ،زندگی برترم بده
این امتحان سخت که دارم به پیش رو آمادگی روز و شب آخرم بده
زندگی تلخ است با یاد تو شیرین می کنم