مسجد ارک - 1397/3/3 - ماه مبارک رمضان (شب هشتم) - حاج منصور ارضی
هِی میزنم این در را با دیدهی گریانی
من طفل پریشانم کو گرمی دامانی؟
مستی گناهم رفت مانده است پشیمانی
نه توبه ی مقبولی نه فرصت جبرانی
ای ربّ کریم العفو
دنبال همه بودم دنبال تو اما نه
مشتاق گنه بودم مشتاق سحرها نه
در خدمت دل بودم، در خدمت مولا نه
چه خاک کنم بر سر گر روی بگردانی
ای رب کریم العفو
افتادهام از چشمت میسوزم و مینالم
آقام دلش خون شد از نامهی اعمالم
دور از تو شدم حالا ناخوش شده احوالم
تو دست بگیر از من دریا شده طوفانی
ای ربّ کریم العفو
یا ربّ تو خودت بشکن این قفل زبانم را
آرام کن از رحمت قلب نگرانم را
با نام علی پر کن ماه رمضانم را
من نوکر این خانه او لایق سلطانی
آقای ازل حیدر آقای ابد حیدر
دیدیم گرفتاریم گفتیم مدد حیدر
معنا و مسمای الله صمد حیدر
ما شیعه مولاییم این است مسلمانی
ای ربّ کریم العفو
من آب که مینوشم دلواپس و بی تابم
با تشنگی روزه یاد لب اربابم
شبهای پس از روضه از گریه نمیخوابم
وای از تن صد چاک آن یوسف کنعانی
ای ربّ کریم العفو
صد تیر به چشمش خورد صد تیر به مرکب خورد
بر پهلوی زهرا خورد آن چکمه که بر لب خورد
شلاق حرامیها بر بازوی زینب خورد
ناموس خداوند است افتاده به حیرانی
ای ربّ کریم العفو
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/3 - ماه مبارک رمضان (شب هشتم) - حاج منصور ارضی
هِی میزنم این در را با دیدهی گریانی
من طفل پریشانم کو گرمی دامانی؟
مستی گناهم رفت مانده است پشیمانی
نه توبه ی مقبولی نه فرصت جبرانی
ای ربّ کریم العفو
دنبال همه بودم دنبال تو اما نه
مشتاق گنه بودم مشتاق سحرها نه
در خدمت دل بودم، در خدمت مولا نه
چه خاک کنم بر سر گر روی بگردانی
ای رب کریم العفو
افتادهام از چشمت میسوزم و مینالم
آقام دلش خون شد از نامهی اعمالم
دور از تو شدم حالا ناخوش شده احوالم
تو دست بگیر از من دریا شده طوفانی
ای ربّ کریم العفو
یا ربّ تو خودت بشکن این قفل زبانم را
آرام کن از رحمت قلب نگرانم را
با نام علی پر کن ماه رمضانم را
من نوکر این خانه او لایق سلطانی
آقای ازل حیدر آقای ابد حیدر
دیدیم گرفتاریم گفتیم مدد حیدر
معنا و مسمای الله صمد حیدر
ما شیعه مولاییم این است مسلمانی
ای ربّ کریم العفو
من آب که مینوشم دلواپس و بی تابم
با تشنگی روزه یاد لب اربابم
شبهای پس از روضه از گریه نمیخوابم
وای از تن صد چاک آن یوسف کنعانی
ای ربّ کریم العفو
صد تیر به چشمش خورد صد تیر به مرکب خورد
بر پهلوی زهرا خورد آن چکمه که بر لب خورد
شلاق حرامیها بر بازوی زینب خورد
ناموس خداوند است افتاده به حیرانی
ای ربّ کریم العفو
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/2 - ماه مبارک رمضان (شب هفتم) - حاج منصور ارضی
دلبر دلش گرفته دلدار گریه کرده
عاشق همیشه وقت دیدار گریه کرده
به دوستی بنده هشیارتر خدا بود
از توبهی گنهکار غفار گریه کرده
درد مریض را جز درد آشنا نفهمید
گاهی طبیب هم با بیمار گریه کرده
شرمنده از گناهان، دانی مثال ما چیست؟
خانه خراب، زیر آوار گریه کرده
شب زنده دارها را طوری دگر خریدن
طوبی بر آنکه تا صبح بیدار گریه کرده
یک شهر را دعای یک مست زنده کرده
مستی که در مناجات هشیار گریه کرده
در کسوت گدایی حرفی بلد نبودیم
سائل همیشه جای اصرار گریه کرده
با گریه طفل هر چه که خواسته گرفته
حاجت گرفته کودک هر بار گریه کرده
ما را فقط دعای زهرا نجات داده
مادر برای طفلش بسیار گریه کرده
کفارهی گناه ما را حسین داده
هر بار بین گودال خونبار گریه کرده
یک یا حسین گفته وا کرده روزهاش را
آن تشنه که زمان افطار گریه کرده
آب فرات آخر تا خیمهها نیامد
با مشک از خجالت صد بار گریه کرده
کف میزدند لشگر قلب رباب میسوخت
مابین خندههای اغیار گریه کرده
زیر عبا چه چیزی پنهان نموده ارباب
سرخ است چشمهایش انگار گریه کرده
گهواره بعد اصغر در دست ابن سعد است
گهواره در حراج بازار گریه کرده
(به کاسههای شیر افطار خیره بودم
دل رفت پشت خیمه یاد رباب کردم
از کام خشک طفل شش ماهه یادم آمد
هر لحظهای که مشتم را پر ز آب کردم
تیر سه شعبه بود و حلقوم پاره پاره
سر نیزه بود میرفت تشییع شیرخواره)
بر حال مادر ما در بین آتش و خون
دیوار دم گرفته شاید مسمار گریه کرده
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/3/1 - ماه مبارک رمضان (شب ششم) - حاج منصور ارضی
وقت استغفار حال زار را از من نگیر
حس وحال گریهی بسیار را از من نگیر
چند قطره اشک مانده از همه داراییام
پس عنایت کن همین مقدار را از من نگیر
من همین یک ماه را در خواب غفلت نیستم
بعد از این هم چشم شب بیدار را از من نگیر
با وجود معصیت بر توبههایم دلخوشم
یا غفارالذنوب این حال استغفار را از من نگیر
جرم کمتر میشود با اعتراف بر گناه
یا اله المذنبین اقرار را از من نگیر
بهر درمان دلم گاهی به تو سر میزنم
ای طبیب اصلا دل بیمار را از من نگیر
روز محشر بر دهانم مهر خاموشی مزن
در قیامت فرصت گفتار را از من نگیر
هر که را خواهی بگیر از من ولی جان علی
اهل بیت حیدر کرار از من نگیر
حب حیدر شاخص تشخیص حق از باطل است
راه را گم میکنم معیار را از من نگیر
هفتهای یکبار هیئت میروم در طول سال
تا قیامت هفتهای یکبار را از من نگیر
کاری از من بر نمیآید به جز سینه زدن
التماست میکنم این کار را از من نگیر
لحظهی افطار حالم کربلایی میشود
حال خوب لحظهی افطار را از من نگیر
بی حیایی سنگ بر سر داد زینب ناله زد
روشنای دیدگان تار را از من نگیر
(ای که بردی زیورآلات و النگوی مرا
لااقل این روسری پاره را از من نگیر
با کمانت هرچه میخواهی بزن ای حرمله
گوشوارم را ببر گهوار را از من نگیر)
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/2/31 - ماه مبارک رمضان (شب پنجم) - حاج منصور ارضی
حتی اگر از مال مالامال باشد
نزد تو باید قدّ آدم، دال باشد
عبد پشیمان آمده آغوش وا کن
مگذار بیش از این پریشان حال باشد
اقرار معصیت چرا میخواهی از من
بهتر همین که عبد نادم لال باشد
اشکی بده محصول با غم پا بگیرد
ارزش ندارد میوه وقتی کال باشد
وقت گدایی از کریم آبرودار
خوب است سائل اهل قیل وقال باشد
گرچه گناهی در خور عفوت نکردم
اما همین عصیان پر از اشکال باشد
چشم امیدم روز محشر سوی زهراست
مادر همیشه در پی اطفال باشد
(بعد از آن سرفه چرا پیرهنت خونی شد؟
اصلا آنروز چه گفتی دهنت خونی شد؟)
زهرا خبر دارد که مجنون الحسینیم
بالله قسم این بهترین اقبال باشد
پروندهی ما دست او باشد تمام است
هر مشکلی را فاطمه حلّال باشد
این گریه از خوف خدا خوب است اما
اشک محرم بهترین اعمال باشد
پس تا توان داریم گریان حسینیم
در روضه ای که صحبت از گودال باشد
مردی که روزی زینت دوش نبی بود
انصاف بود آیا تنش پامال باشد؟
ای نامسلمانها کمی آزاده باشید
ذبح کدامین دین به این منوال باشد؟
زینب به سوی خیمهها برگشت و میگفت
ای وای اگر پای کسی خلخال باشد
لبریز بغضیم و امید ما همین است
سال ظهور منتقم امسال باشد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/2/30 - ماه مبارک رمضان (شب چهارم) - حاج منصور ارضی
صدایت میکنم ربّی الهی
به سویت آمدم با روسیاهی
هزاران بار دستم را گرفتی
نجاتم دادی از گم کردن راهی
گناهم را ز بس توجیه کردم
ز چاله جستم افتادم به چاهی
به جای شکر نعمت کفر گفتم
برون شد نعمتم از کف الهی
همیشه فکر میکردم جوانم
که لحظه لحظههایم شد تباهی
اجل نزدیک بر من، من ز تو دور
که عمری راه رفتم اشتباهی
به کاهی، کوهی از عصیان ببخشی
چه سازم من ندارم پرّ کاهی
نشو راضی که مهمانت بگرید
که شرم دارد رسیده سوز آهی
دری بگشا نگاهی کن غریب است
ندارد غیر لطفت تکیه گاهی
زمین مثل زمان از من بریده
که هر جا رفتهام کردم گناهی
بسوزانم ولی با دشمنان، نه
بسوزانم کنار خیمه گاهی
همان خیمه که طفلان میدویدند
به امید امانی یا پناهی
پسر گر گم شود سخت آنقدر نیست
که دختر گم شود بین سپاهی
عقیله تازه از مقتل رسیده
ندارد حال و روز رو به راهی
هجوم وحشیانه وای زینب
سپاه و تازیانه وای زینب
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
مسجد ارک - 1397/2/29 - ماه مبارک رمضان (شب سوم) - حاج منصور ارضی
پلکی بگذاری زمان زود گذشته
از کوچهی ما نامهرسان زود گذشته
تازه شب اول شده کو تا شب آخر؟
تا بر خودت آیی رمضان زود گذشته
ترسم که به جایی نرسم باز بمانم
تا من برسم پیک امان زود گذشته
آنقدر بیاید رمضانها که نباشیم
آنقدر که عمر همگان زود گذشته
این جا چه مسیری است که موسی شده حیران
آن وقت از این راه شبان زود گذشته
پابند شلوغی نشوی عُجب نگیری
بُرد آنکه از این نام و نشان زود گذشته
قربان خدایی که گنهکار خریده
با رحمتش از بار گران زود گذشته
ما دیر ره توبه گرفتیم ولی او
از جرم و خطاکاری ما زود گذشته
انگار به دنبال بهانه است ببخشد
العفو که شد ورد زبان زود گذشته
او از سر تقصیر گنهکار همین که
نام علی آمد به میان زود گذشته
ما عاشق و دیوانهی ارباب حسینیم
ارباب من از پیر و جوان زود گذشته
هر کس که حسینی است شهادت شده سهمش
هر کس که حسینی است ز جان زود گذشته
هر وقت حدیث غم عریانیاش آمد
از روضهی آن مرثیه خوان زود گذشته
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات