مسجد ارک - 1399/6/6 - شب هشتم محرم - حاج منصور ارضی
به دل دوباره هوای حسین را دارم
هوای کرب و بلای حسین را دارم
(گریهکنها بلند گریه کنید که به آقا بلند خندیدند)
چه غم که پشت سرم در تمام سختیها
تمام عمر دعای حسین را دارم
نگاه رحمت و لطفش خداپرستم کرد
حسین خواست، خدای حسین را دارم
حرارت دل نوکر عطای فاطمه است
به سینه داغ عزای حسین را دارم
گدای رحمت و لطف قدیم الاحسانم
هزار شکر عطای حسین را دارم
رضای غیر نخواهم که تَرک روضه کنم
میان روضه رضای حسین را دارم
چه حاجت است به تسنیم وسلسبیل و بهشت
منی که مزه ی چایی حسین را دارم
خدا کند وسط روضه پر کشم سویت
عجیب شوق لقای حسین را دارم
چقدر در شب هشتم میان سینه
غمِ گرفتگیِ صدای حسین را دارم
به دل مصیبت آن پیکری که چیده شده
میان سطح عبای حسین را دارم
مسجد ارک - 1399/6/5 - شب هفتم محرم - حاج منصور ارضی
سلام می دهم از دل به ساحت ارباب
ز راه دور روم بر زیارت ارباب
صدای شور حسین و قیام سینهزنان
چه دیدنیست محرم، قیامت ارباب
رسیده ماه محرم حسینیان آیید
به پا شده است دوباره ضیافت ارباب
به دست حضرت زهرا خدا سوایم کرد
شدم ز روز ازل عبد حضرت ارباب
به هر کجا که عَلَم گشت بیرق ماتم
به روی شانه کشیدم علامت ارباب
به اشک دیده بشویم لبان خود شاید
اجازهای بدهندم به صحبت ارباب
به ترک یک گنه و چند قطره گوهر ناب
چه عاشقانه شود حفظ حرمت ارباب
شود به رویِ دعایم، در اجابت باز
دمی که سجده نمایم به تربت ارباب
چه کرده این پسر بوتراب که دشمن
نموده در همه جا مدح شوکت ارباب
امیر عشق، حسین و خدای عشق، حسین
خوشم شدم سر این سفره رعیت ارباب
یقین کنیم شفا دست سیدالشهداست
پناه هر دو جهان است هیئت ارباب
اگر اراده کند اربعین حرم هستیم
خدایی است به والله قدرت ارباب
حصیر هم دل شب همره دهاتیها
زبان گرفت بمیرم ز غربت ارباب
مسجد ارک - 1399/6/4 - شب ششم محرم - حاج منصور ارضی
با حق بگو از نوکران غم را نگیرد
دارو ندار ماست ماتم را نگیرد
ماه حسین آمد بخواه از مادر او
از ما گنهکاران مُحرم را نگیرد
از چشمهای گریهکنهای حسینش
ارث به جا مانده از آدم را نگیرد
دلبستگیها را بگیرد صحبتی نیست
اما فقط ذکر حسینم را نگیرد
پرچم بماند بر زمین و زنده باشم؟
حاشا بر آن نوکر که پرچم را نگیرد
گمراه خواهد شد یقینا هرکسی که
دامان او این حبل محکم را نگیرد
یک عمر با هم در عزایش گریه کردیم
از ما خدا این اشک با هم را نگیرد
ای کاش شمشیر و سنان و خنجر کین
جسم ولی الله اعظم را نگیرد
حداقل ای کاش در گودال قاتل
در پنجه موی شاه عالم را نگیرد
کس نیست تا با ساربان او بگوید
اینگونه از انگشت خاتم را نگیرد
مسجد ارک - 1399/6/3 - شب پنجم محرم - حاج منصور ارضی
ادب نموده و شکر خدا کنیم همه
به گریه حق نمک را ادا کنیم همه
به شکر اینکه رسیدیم بر عزای حسین
به گریه محشر کبری به پا کنیم همه
همه حسینیهها تحت قبهی یار است
رسیده وقت اجابت دعا کنیم همه
به نام، یک یک ما را صدا زده زهرا
به اذن او، پسرش را صدا کنیم همه
دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد
ز سینه عقدهی یکساله وا کنیم همه
حسین کشتهی اشک است و ما حبیب حسین
به اشک زخم تن او دوا کنیم همه
خدا به عشق حسینش گناه ما بخشید
از این به بعد ز آقا حیا کنیم همه
قسم به عشق محرم بهار مردن ماست
تمام زندگی خود فدا کنیم همه
حلال تیغِ هلالت خون سینهزنان
حرام باد که چون و چرا کنیم همه
قسم به نام خمینی و غیرت شهدا
در این مسیر به او اقتدا کنیم همه
به یک سلام از این راه دور بر ارباب
دل شکستهی خود کربلا کنیم همه
کریم بدون کفن روی خاک صحرا بود
همیشه گریه بر آن بوریا کنیم همه
سلام بر بدن بیسری که عریان شد
دوباره فاطمه در عرش مو پریشان شد
مسجد ارک - 1399/6/2 - شب چهارم محرم - حاج منصور ارضی
هر چه سروده محتشم زینب و حسین
دریافت کرده از قلم زینب و حسین
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
در زیر سایه عَلَم زینب و حسین
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
هر شب به یاد قدّ خم زینب و حسین
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
در روضههای دم به دم زینب و حسین
دیدند هر دو داغ دو فرزند را ولی
لغزش نبود در قدم زینب و حسین
ذرات، کائنات، محالات، ممکنات
بستند چشم بر کرم زینب و حسین
حتی نوشتهاند ز امر ظهور هم
وا میکند گره، قسم زینب و حسین
حسرت همیشه میخورم ای کاش میشدم
من هم مدافع حرم زینب و حسین
سوگند میخورم که شهید است زنده است
هر کس که جان دهد ز غم زینب و حسین
زهرا، نبی، علی، حسن آنجا نبودهاند
خوردند سنگ جای همه زینب و حسین
مسجد ارک - 1399/6/1 - شب سوم - حاج منصور ارضی
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد
ما را برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم محرمت
یک سال این فراق دلم را عذاب کرد
توبه شکستهها همه گویند یا حسین
ربّ الحسین هر چه دعا مستجاب کرد
از کودکی حسینیهدار محرمم
این روسیاه را خودش عالیجناب کرد
هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت
او را خدا به وصل خودش کامیاب کرد
گریه غبار سینهی من داده شستشو
این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد
تفسیر دستگیری او از رسول ترک
کار هزار منبر و صدها کتاب کرد
سینه برهنهها همه از نسل عابساند
او کربلا طریقهی این وصل باب کرد
هر کس شنید نالهی حیّ علی العزا
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
آید به گوش نالهی محزون فاطمه
مادر به گریه، یک یک ما را خطاب کرد
ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب
صلّ علی الحسین و صلّ علی الغریب
مسجد ارک - 1399/5/31 - شب دوم - حاج منصور ارضی
از همان روز ازل بعد هدینای حسین
دهنم خورده به شیرینی حلوای حسین
نقطهی دلبری خالق و بنده، حرم است
وسط سجده روی تربت اعلای حسین
متولد شدهی چشم امام حسنم
آمدم گریه کنم گوشهی دنیای حسین
به تباکی وسط اهل بکاء خوشحالم
همچنان قطره که افتاده به دریای حسین
دَم اگر داده مسیح از دودَم ارباب است
جان ناقابل من بسته به امضای حسین
زیر قولم نزدم با همهی بار گناه
سر وقت آمدهام روضهی شبهای حسین
محض اینکه نبُرد پای من از روضهی او
بگذارم سرم را به کف پای حسین
اربعین پای پیاده بروم یا نروم
فیض چای نجفی میبرم از چای حسین
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشق شب تا سحر من شده املای حسین
وحشت و ترس ندارم ز شب اول قبر
آبرو داده به من وعدهی فردای حسین
شانهی عرش خدا جای عزیز نبوی ست
پس چرا گوشهی گودال شده جای حسین
جلوی چشم تر فاطمه کمتر بزنید
عوض بوسه، نوک چکمه به اعضای حسین