زیارت عاشورا - 1400/12/17 - حاج منصور ارضی
ز شوق یار ز پا و ز دست افتادم
کنار سفره ی دلدار مست افتادم
گهی به حال خوش خویش غبطه باید خورد
که از تقرب او هر چه هست افتادم
من آخر ای رفقا مست کربلا بودم
چه شد که از شهدای الست افتادم
هزار بار نشسته کنار من دلبر
ولی همیشه من از این نشست افتادم
به جای آنکه کنم زندگی به سبک امام
به راه قافله ای دوردست افتادم
برای من چه قدر دلبرم بغل وا کرد
اگر چه رحمت خود را نبست افتادم
گهی به چشم خمارش به روی من خندید
و من ز دیدن آن چشم مست افتادم
در وصال گشود و به غمزه گفت بیا
ولی نرفتم و در را که بست افتادم
ز بس که سر به هوایم همیشه دیر آیم
بگیر دست مرا در شکست افتادم
کنار خوان تو حتی لِمَنْ عَصاكَ آید
من از گناه ز بالا و پست افتادم
ببخش و روی مگردان ز نوکر غافل
بیا که سائلم و تنگدست افتادم
دلم خوش است فقط بر نگاه اربابم
و گرنه بی کس و بی پرست افتادم
چه شد که مادر او گفت با تن صد چاک
همین که پیکرت از هم گسست افتادم
سرت به نیزه و از گریه خواهرت افتاد
ببین بُنَیَّ که از ضعف مادرت افتاد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/12/3 - حاج منصور ارضی
این ناله ها دوای درد عجیب من شد
این زخم های کهنه یار و طبیب من شد
یک عمر رفت و یک بار روی تو را ندیدم
هجران بلای جان بود آخر حبیب من شد
دور سرت بگردم عاشق زیاد داری
لیلای من کجایی مجنون رقیب من شد
هر کار نوکرت کرد به کار تو نیامد
نفرین به کار دنیا کارش فریب من شد
دستان خالی ام را سمت خدا گرفتم
«أَمَّنْ یُجیبُ» خواندم اسمت مجیب من شد
در کوی نیکنامان یاد سگ نجف کن
شاید که لطف زهرا آنجا نصیب من شد
گریه برای زخمِ اربابِ تشنه خوب است
این اشکها دوای شام غریب من شد
زینب کنار مقتل در گوش مادرش گفت
صد چشم خیره محو چشم نجیب من شد
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/11/25 - ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام - حاج منصور ارضی
عیدم بدون وصل رویت شام هجران است
چشمان خشکم بی قرار فصل باران است
نزدیکی خیمه نشستن شرط وصلت نیست
هر چند تکریم گدا، کار کریمان است
یک روز هم نگذاشتم سر در بیابانت
سجاده ی عشاق تو خاک بیابان است
شد آبروریزی ولی باز آبرو دادی
گفتند آلوده شده گفتی پشیمان است
طفلی که گریان شد محبت میچشد آخر
هر چند از دید همه عالم پریشان است
اینبار تکلیف مرا با خود مشخص کن
آقا بیا که نوکرت بدجور حیران است
دیگر چنان اول سراغم را نمیگیری
لعنت به هر کس گفته که دل بستن آسان است
زندان که یوسف را نشانم داده زندان نیست
دنیا که ما را کنج عزلت برده زندان است
طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر
آنجا غریبه میرسد انگار مهمان است
سه سال دارد میشود دور از حرم هستم
انگور شیرین ضریحت زیر دندان است
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/11/5 - حاج منصور ارضی
اشک سحر دارم غمی سرشار دارم
راهم بده که درددل بسیار دارم
بیچاره ام، بی سرپناهم، بی نوایم
تنهای تنهایم ولی غمخوار دارم
اظهار کردم عاشقم اما نبودم
آلوده ام، آلوده ام، اقرار دارم
از توبه ام از ندبه ام، خیری ندیدم
تو قلبِ زار و من فقط آزار دارم
حق داری آقا جان اگر من را نبخشی
وقتی که با من کار داری، کار دارم
خیلی محبت داشتی داری هنوز هم
خیلی به دوری از شما اصرار دارم
جان عزیزت آبرو داری کن آقا
اصلا بگو یک نوکر سربار دارم
امروز و فرداهای تو کِی سر می آید؟
دلواپسم چون حالت مردار دارم
از سفره ای که فاطمه انداخت اینجا
یک لقمه نان دستم بده بیمار دارم
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/10/28 - حاج منصور ارضی
باده میخواهم ولی از دست دوست
میروم هر جا که خاطرخواه اوست
در به در کن آخر عمری مرا
چون که این عاشق نمیگنجد به پوست
میل ساقی بوده که ظرفم شکست
کوزه ی صد تکه بهتر از سبوست
قُرب من را غم میسر میکند
درد اگر از سوی تو باشد نکوست
تو کنار ما و ما غافل ز تو
چشم نابینا چرا در جستجوست
یوسفا از چاه بیرونم بکِش
گرگ نفسم را بکُش دردنده خوست
عزتی را که خودت دادی نگیر
سائل بی آبرو با آبروست
دشمنانت حرف پشتت میزنند
زودتر برگرد وقت روبروست
کار من سخت است با بار گناه
مرقد کرب و بلایم آرزوست
ای نجف جای ضریح مرتضی
پنجه های بغض من زیر گلوست
ای مدینه زینب آمد بی حسین
آنکه بین کوچه گرم گفتگوست
خواهرانه پیش مادر گریه کرد
آب دید و گفت که وقت وضوست
گفت ای ام البنین چشم رباب
بعد اصغر در پی مشک عموست
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/10/15 - فاطمیه - حاج منصور ارضی
یابن الحسن بگو که کجا گریه میکنی
بر مادر شهیده چرا گریه میکنی
آیا به قبر مخفی او یا به پهلویش
یا روی نیلی اش به خفا گریه میکنی
گویا برای مادر خود نیمه شب، جدا
از گریه های صبح و مسا گریه میکنی
بر جای زخم کاری مسمار یا غلاف
لابد به عمق این دو جفا گریه میکنی
اصلا چرا لگد به زن حامله زدند
حتما ز داغ «فضه بیا» گریه میکنی
بر حال تو ز چادر خاکی چه بگذرد
بر جای پای مانده به جا گریه میکنی
دیدند کودکان حرم آن قضیه را
گویا به وضع زیر عبا گریه میکنی
دانم ولی برای تذکر به جامعه
بر فتنه ی سقیفه سوا گریه میکنی
پاشید بعد مادرت آن جمع با صفا
بر غصه های آل کسا گریه میکنی
بر ریسمان گردن بابای خود علی
یا ریسمان کرب و بلا گریه میکنی
آقا هنوز عمه تان در اسارت است
با او برای راس جدا گریه میکنی
داری به یاد، گریه ی بالای نیزه را
بر اشک سیدالشهدا گریه میکنی
گویند روز آمدنت تکیه بر حرم
بر تشنگان دشت بلا گریه میکنی
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات
زیارت عاشورا - 1400/10/7 - حاج منصور ارضی
ای نگار عالم آرا یابن حیدر یابن زهرا
زینتی ده چشم ما را یابن حیدر یابن زهرا
چشم دیداری به ما ده قلب بیداری به ما ده
تا شوم محرم شما را یابن حیدر یابن زهرا
ای که با گوشه نگاهی بین مایی گاه گاهی
میشناسی خوب ما را یابن حیدر یابن زهرا
هر گناهی دیدی از ما حرف ها بشنیدی از ما
باز هم کردی مدارا یابن حیدر یابن زهرا
ای دو عالم بی قرارت، مادرت در انتظارت
تازه کن دیدارها را یابن حیدر یابن زهرا
مادرت زهرا جوان است پس چرا قامت کمان است
داغداری این عزا را یابن حیدر یابن زهرا
ای که گویی مادر من با چه جرمی کشت دشمن
محور اهل کسا را یابن حیدر یابن زهرا
آن که بر مادر لگد زد بر رخش سیلی چه بد زد
کیست بانی ماجرا را یابن حیدر یابن زهرا
نوبت جدت که آید انتقامی سخت باید
کشته ی کرب و بلا را یابن حیدر یابن زهرا
بعد از آن ای جان فدایت انتقام عمه هایت
مرهمی باشد شما را یابن حیدر یابن زهرا
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات