صنف لباس فروش ها 1392/12/23- زیارت عاشورا- فاطمیه -حاج منصور ارضی
الا که صاحب عزای تمام غم هایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره فاطمیه آمده، نمی آیی؟
به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر ـــــــــــــــــــــــــــــــــ تو را طلب کند این دیده های دریایی
کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه؟ ــــــــــــــــــــــــــــــ کجا به سینه ی خود می زنی به تنهایی؟
کجا شبیه علی، سر به چاه غم بردی؟ ــــــــــــــــــــــــــــ کجا شبیه علی، روضه خوان زهرایی؟
برای گریه به غم های مادرت، آقا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نه اینکه فکر کنم، مطمئنا اینجایی
شنیده ایم، که گفته ای روضه خوان باشید ــــــــــــــــــــــــ به روی چشم هر آن چه شما بفرمایی
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان ــــــــــــــــــــــ در آن دمی که به در خورد ضربه ی پایی
ــــــــــــــــــــــــــــ تسلای دل آقا امام زمان و تعجیل در امر فرج صلوات ــــــــــــــــــــــــــــ
صنف لباس فروش ها 1392/12/22- زیارت عاشورا- فاطمیه -حاج منصور ارضی
ذکر دمادم دل ما صاحب الزمان ـــــــــــــــــــــــــــــ بنما نظر به حال گدا، صاحب الزمان
صاحب عزا، سر در این خیمه حک شده ـــــــــــــ روضه بود به نام تو یا صاحب الزمان
ما نوکران و سائل دیرینه ی توایم آقا ــــــــــــــــــــــ از کوی ما گذر بنما، صاحب الزمان
لطفی کن عمر ما همه ختم به خیر کن ــــــــــــــــــــــ دستی بلند کن به دعا، صاحب الزمان
رحمی نما و بار زمین خورده را بخر ــــــــــــــــ ما را رسان تو بر شهدا، صاحب الزمان
گر یک سحر به نافله ما را دعا کنی ـــــــــــــــــــــــــ ما هم شویم عبد خدا، صاحب الزمان
عمری ست حسرتی به دل ما نهاده اند ــــــــــــــــــــ داریم میل کرب و بلا، صاحب الزمان
در فاطمیه حاجت این خسته را بده ـــــــــــــــــــــــــــــــ دیگر برات کرب و بلای مرا بده
جهت سلامتی و طول عمر مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/12/21- زیارت عاشورا- فاطمیه -حاج منصور ارضی
خبر ز آمدنت داده اند ای آقا! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تمام لشگرت آماده اند ای آقا!
جهان پر است ز یا یابن الحسن!، کجایی پس ـــــ و مردمان به صف ایستاده اند ای آقا!
چقدر ساده ام آقا، خیال کردم که ـــــــــــــــــــــــــــــ به شوق روی تو دل داده اند ای آقا
عجب حکایت تلخی ست، شیعیان شما ــــــــــــــــــــــــــ به دام معصیت افتاده اند ای آقا
به یک اشاره ی شیطان گناه آماده ست ــــــــــــــــــــــ خلاصه امت تو ساده اند ای آقا
میان شهر، پی پا رکاب می گردی ـــــــــــــــــــــــــــــــ ولی همه سر سجاده اند ای آقا
تو از حسین و علی هم غریب تر هستی ـــــــــــــــــــ نبین که نامه فرستاده اند ای آقا
مرا بخر به غلامی ات ای گل زهرا ــــــــــــــــــــ آخر مرا برای شما زاده اند ای آقا
ـــــــــــــــــــــــــــــ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. صنف لباس فروش ها 1392/12/20- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
وای بر حالم اگر از تو جدا باشم من _________ همه ی عمر گرفتار بلا باشم من
شک ندارم همه ی خواسته ی تو این است ____ لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من
تا زمانی که دلم خانه ی این و آن است ________ جا ندارم که پذیرای شما باشم من
چقدر غرق گنه بودم و تو می دیدی ______ همه ی عمر خجل از روی شما باشم من
کاش می شد که به همراه تو یک فاطمیه _______ مهمان حرم کرب و بلا باشم من
کاش می شد ز دل و جان بکشم ناز تو را _____ یار تو همچو امام و شهدا باشم من
ای عزیز دل زهرا به کجا خیمه زدی ______ زایر خیمه ی سبزت به کجا باشم من
جان آن مادر غمدیده ی بی یار بیا ___________ به گرفتار میان در و دیوار بیا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلوات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صنف لباس فروش ها 1392/12/13- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
رخت سفر بر تن کن و از جاده ها برگرد ـــــــ پوسید نخ ها بر تن لبّاده ها برگرد
ای خواهش امثال ما بیچاره ها برخیز ـــــــ ای دستگیر از نفس افتاده ها برگرد
خیس است مهر سجده از مژگان تر آقا ـــــــ پائیز شد نقاشی سجاده ها برگرد
خیر سرم نوکر شدم کاری کنم اما ــــــــ افتاده ام در دام این قلاده ها برگرد
حالا که حرف تازه ای در شعرهایم نیست ــــــــ آقا بیا و با زبان ساده ها برگرد
چشم مدینه تاب می بیند از آن دستی ـــــــ که لطمه زد بر قلب آقا زاده ها برگرد
ای انتقام بانوی در کوچه افتاده ـــــــ رخت سفر بر تن کن و از جاده ها برگرد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
صنف لباس فروش ها 1392/12/6- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
بیدار نشد این دل غفلت زده تا چند _____ انذار بر این دیده ی حسرت زده تا چند
از نفس خطا کار و ز ابلیس جفا کار _____ تبریک بر این قلب مصیبت زده تا چند
من غایبم از محضر نورانی ات ای یار _____ غایب ز تو این حاضر غیبت زده تا چند
گاهی تو کنار منی و من پی دیدار _____ گمگشته در این وادی غربت زده تا چند
ای وای از این چشم و از این قلب گرفتار _____ گمراهی این دیده ی صورت زده تا چند
ای کاش که من هیئتی فاطمه باشم _____ هم صحبتی مردم هیئت زده تا چند
بیهوده دم از راه ولایت زدن از چیست _____ همراهی یک قوم ولایت زده تا چند
ای کاش ز بیراهه نمی رفت فلانی _____ ای مدعیان سهم عدالت زده تا چند
گاهی به خدا حرف خدا نیز بهانه است _____ آزردن این ملت دولت زده تا چند
از غیر تو این قافله منت نپذیرد _____ ای دوست تماشای خجالت زده تا چند
ما را تو مگر کرب و بلایی بنمایی _____ ای منتقم کوچه و گودال کجایی
____________ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات ____________
صنف لباس فروش ها 1392/11/29- زیارت عاشورا -حاج منصور ارضی
حال ما دنیانشینان بی تو اصلا خوب نیست***** بی تودر دنیای ما جز فتنه و آشوب نیست
باغ های این حوالی را همه سرما زده ***** دور از خورشید هرگز حاصلی مرغوب نیست
خوب می دانم شبیه عاشقانت نیستم ***** خوب می دانی که اوضاع دلم مطلوب نیست
قلبم از فرط گنه ویرانه شد، پس لاجرم ***** جایگاه چون تو شاهی خانه ی مخروب نیست
بی تو آداب مسلمانی دگرگون گشته است ***** شیعه این روزها چندان به تو منصوب نیست
دیده آلوده، دل آلوده، نفس آلوده، آه ***** جز تو امیدی برای بنده ی معیوب نیست
کاش می شد خاک پایت سرمه ی چشمم شود***** آخر این مژگان من کمتر که از جاروب نیست
با تمام این سخن ها کاش برگردی نگار ***** کاسه ی صبر من بیچاره چون ایوب نیست
مادرت در کوچه فریاد زد مهدی بیا ***** زودتر برگرد حال و روز مادر خوب نیست…
صلوات