روز عید است و به تو عرض ارادت می‎کنیم
ما در این عید ولایت با تو بیعت می‎کنیم

خسته‎ایم از خود به داد ما برس، یابن الحسن
با دل دنیازده داریم صحبت می‎کنیم

از تو پنهان نیست آقا، بارمان افتاده است
از تو پنهان نیست احساس خجالت می‎کنیم

اهل کوفه بودن ما خون به قلبت کرده است
پا رکابت می‎شویم اما خیانت می‎کنیم

قول توبه می‏‎دهیم و زود زیرش می‎زنیم
دل به دستت می‎دهیم و زود غفلت می‎کنیم

خوب یا بد بچه‎های دست و پا گیر توایم
رحم کن بر ما اگر چه خیلی اذیت می‎کنیم

آخر سر مطمئنم با عنایات حسین
کربلا را یک سحر با هم زیارت می‎کنیم

جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات

دارم هوایت را هوایم را نداری
چه نوکری هستی غم آقا نداری؟

بیهوده نام منتظر بر خویش مگذار
تو غصه ای جز غصه ی دنیا نداری

کافیست لفاظی! مرا هم خسته کردی
خوب ادّعا داری عمل امّا نداری

شرط زیارت کردنم ترک گناه است
من را نمی بینی اگر تقوا نداری

اصلاً شده باور کنی بی من یتیمی؟
اصلاً شده باور کنی بابا نداری؟

دیگر نگو از جایگاهت بین هیئت
وقتی میان خیمه من جا نداری

صبح و مساء گریه به جد بی کسم کن
بی گریه بر او جا به قلب ما نداری

حتی ته گودال هم یاد شما بود
ای وای اگر از ماتمش آوا نداری

جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات

چقدر دغدغه داری وصال سر برسد
دوباره یار سفر کرده از سفر برسد

چقدر دغدغه داری که رو سفید شوی
به حد وسع برای فرج مفید شوی

چقدر بهر دفاعش قلم به دست شدی
چه روزها که فقط منفعت پرست شدی

چقدر محضر او دیده‎ی تر آوردی
ادای منتظران را فقط درآوردی

بیا به کار بیاییم انحطاط بس است
عمل کنیم که بازی با لغات بس است

بیا که مونس شب‎های خلوتش باشیم
به جای ننگ شدن باز زینتش باشیم

بیا که جز درش ز هر دری جدا باشیم
کنار او همه راهی کربلا باشیم

خدا کند که بسوزیم آه گریه کنیم
بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم

بخواند از بدنی که به بوریا مانده
که داغ او به دل اهل روستا مانده

جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات

عابر دم عبور اگر غصه می‎خورد
از غربتش میان گذر غصه می‎خورد

دیگر کسی به خیمه‎ی او سر نمی‎زند
می‎ایستد خودش دم در غصه می‎خورد

خیلی ز دردهای گدا درد می‎کشد
بر حال ما شبیه پدر غصه می‎خورد

دنبال سوز ماست، به فکر نجات ماست
وقتی که می‎دهیم ضرر غصه می‎خورد

از دست شیعیان چقدر گریه می‎کند
از دست شیعیان چقدر غصه می‎خورد

ما بی‏‎خیال بی‎کسی او شدیم و یار
در گوشه‎ای سحر به سحر غصه می‎خورد

او بانی زیارت کرب و بلای ماست
جامانده‎ایم ما ز سفر غصه می‎خورد

امروز هم دوباره به گودال رفته است
دارد برای نیزه و سر غصه می‎خورد

جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات

ما کجا؟ مونس تنهایی دلدار شدن
سال‎ها انس گرفتیم به سر بار شدن

کم‎کم از چشم می‎افتند ز تو بی‎خبران
آخر غفلت ما چیست به جز خوار شدن

شرم دارم که فقط مزد بخواهیم از تو
شرم دارد ز طلبکار، طلبکار شدن

کار اگر غیر گدایی ز در خیمه‎ی توست
راضی‎ام من همه‎ی عمر به بی‎کار شدن

کاش می‎شد که نجاتم بدهی از این خاک
کاش می‎شد بدهی فرصت بیدار شدن

تو که ردم بکنی وای به احوال دلم
شرمسارم نکن از حس دل آزار شدن

همه‎ی حسرت این قلب شکسته این است
اربعین، کرب و بلا، قاطی زوار شدن

روز و شب روضه‎ی تو پای همین یک روضه است
روضه‎ی زینب و هم صحبت اشرار شدن

جهت سلامتی امام زمان و مقام معظم رهبری و تعجیل در فرج امام زمان صلوات