سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


  مسجد ارک - 1396/3/23 - ماه مبارک رمضان (شب هجدهم) - حاج منصور ارضی   ...

عبدی که بود پست و هوسرانتر از همه
برگشته سر به زیر پشیمانتر از همه

از خود فرار کرده غلام فراری‌ات
سوی تو بازگشته گریزانتر ازهمه

یا که مرا مقابل این خوب‎ها بزن
یا که مرا ببخش نمایانتر از همه

از روی جهل حال خوشی را که داشتم
بر معصیت فروختم ارزانتر از همه

وقتی سلاح اشک مرا، غفلتم گرفت
ماندم میان معرکه حیرانتر از همه

غیر از تو ای کریم کسی می‎خرد مگر
آن را که بی بها شد و ویرانتر از همه

من ناامید نیستم از لطف و رحمتت
هستم اگر چه بی سر وسامانتر از همه

خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق
برنوکران فاطمه آسانتر از همه

دلبسته‎ام به لطف کریمان در این میان
بر رحمت حسین فراوانتر از همه

بالای تل زینبیه آه می‎کشید
اخت الحسین پاره گریبانتر از همه

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[سه شنبه 1396-03-23] [ 03:06:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/22 - ماه مبارک رمضان (شب هفدهم) - حاج منصور ارضی   ...

برای درد دل با تو آه می‎خواهم
تو را به بی‎کسی خود گواه می‎خواهم

خطا نمودم و غیر تو صدا زدم
گذر نمودن از این اشتباه می‎خواهم

به روی گونه‌ی خود گاه اشک آوردم
ز یار بخشش کوه گناه می‎خواهم

هر آن کسی که فقیر تو می‎شود آقاست
در آستانه‎ی تو عزّ و جاه می‎خواهم

دعا و گریه سلاح تمام نوکرهاست
اگر چه خلع سلاحم، سلاح می‎خواهم

گناه راه مرا بسته است یا فتّاح
برای وصل به کوی تو راه می‎خواهم

ز مادری که در آن کوچه راه او سدّ شد
به چشمهای کبودش نگاه می‎خواهم

حسین مظهر اسم مجیر می‎باشد
پناه عالمیان، سرپناه می‎خواهم

بهشت را ز خدا من نخواستم هرگز
دوباره روضه‌ی در قتلگاه می‎خواهم

مقابل همگان داشت دست و پا می‎زد
لب ترک ترکش آب را صدا می‎زد

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-03-22] [ 04:35:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/21 - ماه مبارک رمضان (شب شانزدهم) - حاج منصور ارضی   ...

از بس گناه بر دل خود بار می‎کنم
خود را میان نفس گرفتار می‎کنم

پل‎های بازگشت خودم را شکسته‎ام
دارم علیه خویش فقط کار می‎کنم

قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجنزار می‎کنم؟

تو عاشقانه حاجت من را نمی‌دهی
من جاهلانه این همه اصرار می‌کنم

من بنده‌ی توام چه کنم دوست دارمت
باشد بزن دو مرتبه تکرار می‌کنم

دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می‌کنم

تشنه شدن بهانه‌ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه‌ی افطار می‌کنم

یاد مدافعان حرم‎ها آه می‌کشم
گریه به یاد زینب و بازار می‎کنم

ادامه »

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-03-21] [ 04:14:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/20 - ماه مبارک رمضان (شب پانزدهم) - حاج منصور ارضی   ...

به نام عشق به نام خدا به نام حسن
به نام نامی مولا که شد امام حسن

شب ولادت او ماه مهمانی شد
خود خداست دم در به احترام حسن

خوشا به حال کسی که غلام حیدر شد
خوشا به حال خودم که شدم غلام حسن

تمام قافیه‎ها بهر مصرعی آمد
حسن تمام خدا و خدا تمام حسن

هوای شعر من امشب هوای باران است
لب خدا به خدا گرم یا حسن جان است

نشان بده به همه عین لایزالی را
بیا و پر بکن این دست‎های خالی را

میان شور مناجات نام تو کافی‎ست
چه احتیاج ابوحمزه‎ی ثمالی را

تویی که هر قدمت شأن کبریا دارد
تویی که سبز نمودی همه حوالی را

کریم آل عبایی، نشد، نداری تو
و مستجاب نمودی هر محالی تو

قسم به کعبه که عین خود مطافی تو
غریب آل علی عین شین و قافی تو

عشق منی حسن جان عشق منی حسن جان

چقدر با کرمت مستجابمان کردی
تویی که ز خجلت خود قطره‎ی آبمان کردی

همیشه بیشتر از حد انتظاری تو
مویز بودیم و تو شرابمان کردی

همینکه نوکرتان گشته‎ایم، ممنونیم
همینکه خاک قدومت حسابمان کردی

چقدر یکه و تنها چقدر درویشی
چقدر از غم غربت خرابمان کردی

به لطف گام تو گل شد گلاب آقاجان
و نوکرت شده عالیجناب آقاجان

خدا سپرد فلک را به اختیار شما
که حیدری شده شأن اقتدار شما

هنوز پرچم تو بین اولیا بالاست
حسین فاطمه نازد به اعتبار شما

تمام ایل و تبارم فدای تو آقا
منم گدای گدای گدای تو آقا

موضوعات: ماه مبارک رمضان  لینک ثابت



[شنبه 1396-03-20] [ 04:21:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/19 - ماه مبارک رمضان (شب چهاردهم) - حاج منصور ارضی   ...

می‌رود این نفس اما خبرم می‌ماند
می‌شوم خاک ولی چشم تَرم می‌ماند

می‌رود عمر من و خنده و شادی‌هایش
شدت گریه و سوز سحرم می‌ماند

سفره‌ی سی شبه‎اش را جلوی من انداخت
طعم بخشایش او در نظرم می‌ماند

دست خالی مرا پس نزنی یا اللّه
که ز ارباب کرم، جود و کرم می‌بارد

کم و کسری مرا دید ولی پیشم ماند
او رفیقی‌ست که پای ضررم می‌ماند

یخ خود را نفروشم به کسی می‌سوزد
کوله‌ی جرم خودم را نبرم می‌ماند

همه رفتند ولی دور و برم خالی نیست
ناز آقای خودم را بخرم می‌ماند

می‌کشم راه کجم را به حوالی نجف
سگ اولاد علی دور حرم می‌ماند

دم افطار عطش دارم و هر شب با آه
حسرت کرب و بلا بر جگرم می‌ماند

کاش خاک کف پای علی اکبر باشم
تا ابد زیر قدومش اثرم می‌ماند

خادم روضه‌ی زینب پدر پیرم ماند
خادم روضه‌ی زینب پسرم می‌ماند

ناله زد گفت اگر چادر من رفت حسین
سایه‌ی نیزه‌ی تو روی سرم می‌ماند

موضوعات: ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[جمعه 1396-03-19] [ 01:07:00 ب.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/18 - ماه مبارک رمضان (شب سیزدهم) - حاج منصور ارضی   ...

آمده مهمان تو، دست به دامان تو
عبد پشیمان تو، خسته دل و سر به زیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

من به زبان بنده‎ام، پیش تو شرمنده‎ام
دل ز همه کَنده‎ام، خدای توبه‎پذیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

سائل پشت دَرم، رهم بده در حرم
إعطنی یا ذالکرم، منم گدایی فقیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

رمز شفاعت علی‎ست، نور قیامت علی‎ست
راه سعادت علی‎ست، به حق شاه غدیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

ریزه‎خور حیدرم، فاطمه شد مادرم
سوی نجف می‎پرم، علی ندارد نظیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

آبروی عالمین، کیست به غیر از حسین
مرا ببر زیر دِین، دست مرا هم بگیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

خاک من از کربلاست، صاحب من باوفاست
نوکر او در نواست، حسین نعم الامیر
سیدنا یا مجیر، الهنا یا مجیر

یوسف بی‎پیرهن، شهید و عریان بدن
تشنه لب بی‎کفن، کفن شده با حصیر
غریب مادر حسین

ادامه »

موضوعات: روضه, ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[پنجشنبه 1396-03-18] [ 11:53:00 ق.ظ ]





  مسجد ارک - 1396/3/17 - ماه مبارک رمضان (شب دوازدهم) - حاج منصور ارضی   ...

شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی
تشنه آن بود که می‎گفت به لشگر، جگرم

پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند
پیش دشمن مپسند این همه من گریه کنم
____________________________________
توبه کردم از خطا توهین به استغفار شد
بارها گفتم غلط کردم ولی تکرار شد

بار اول می‎زدی شاید به خود می‎آمدم
چشم‎پوشی کردی و وضعم خجالت‎بار شد

هر بلایی می‏‎کشم از دست نفسم می‎کشم
این ذلیل نفس بودن باعث آزار شد

فکر دنیا بودم و از فکر تو غافل شدم
هر چه بی تو ساختم روی سرم آوار شد

بارها گفتم که آدم می‎شوم اما نشد
بارها گفتم نشد شاید که در این بار شد

من که روی آمدن اینجا ندارم هیچ وقت
واسطه بین من و تو نور هشت و چار شد

یا حسینی گفتم و زهرا شنید و گفت جان
خوش به حال هر که از این فیض برخوردار شد

در شفاعت هم به من پیوسته رحمت می کند
کار ما با مادر و فرزندها هموار شد

فاطمه بخشید از یک سو، لیلا از یک طرف

با حسین و با علی اکبر قسم پربار شد

موضوعات: روضه, ماه مبارک رمضان, مناجات  لینک ثابت



[چهارشنبه 1396-03-17] [ 05:07:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما