سه شنبه ها
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   



فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


  زیارت عاشورا - 1400/9/16 - حاج منصور ارضی   ...

من از این دنیای نیرنگ و فریب
آمدم سوی غریب ابن غریب

نوکر سرخورده ات برگشته است
باز کن آغوش خود را ای حبیب

درد دارم که سر صبح آمدم
ناامیدم از مداوای طبیب

سایه ات را از سر من برندار
میرسد بی تو بلای عن قریب

من کجا و این همه آقایی ات
تو کجا و این گدای نانجیب

حیف عمرم با گناهانم گذشت
حیف از روی تو ماندم بی نصیب

آخرش ما را نبردی کربلا
لااقل اینجا بیاور بوی سیب

فاطمیه میشود با فاطمه
ندبه خوان هر فراز و هر نشیب

بی هوا حوریه را سیلی زدند
گوش او دارد صداهای عجیب

آن دری که سوخت بر رویش شکست
زیر لب میخواند علی أَمَّنْ یُجیبُ

از همان وقتی که افتاده زمین
مادرت حساسیت دارد به شیب

میرود زهرا به دنبال حسین
از همین حالا به گودال حسین

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-09-16] [ 07:52:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/9/9 - حاج منصور ارضی   ...

به یک جمله بده بر قلب این دلداده تسکینی
به لبخندی خلاصم کن از این هجران و غمگینی

تمام عمر با فکر و خیالت رفت تا شاید
دمی هم صحبتت باشم عجب رویای شیرینی

کنار من نشستن کسر شأنت بود اما گاه
نمیفتد مگر راه کریمان سوی مسکینی؟

جوانی رفت و گفتم وقت پیری محضرت باشم
ولیکن زنده می مانم؟ نمیدانم، چه تضمینی؟

همه نوکر شدیم و روضه بر پا کردیم
به این امید تا شاید میان روضه بنشینی

شنیدن کی بود مانند دیدن آنچه را یک عمر
شنیدیم از مصیبت های این ایام، میبینی

علی مامور بر صبر و زهرا راهی میدان
چه صبر سخت و دشواری عجب اندوه سنگینی

تصور کن ولی الله با چشمان خود باید ببیند
میخورد بر روی گل، سیلی سنگینی (گلچینی)

سقیفه ریشه بود و نینوا محصول آن ریشه
شهید جهل امت شد امام و آیه ی دینی

صدای تشنه ای از گودی گودال بالا رفت
میان هجمه ی سرنیزه های رو به پایینی

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-09-09] [ 08:16:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/9/2 - حاج منصور ارضی   ...

سوختم از هجر آهم را بخر
حسرت عمر تباهم را بخر

گر چه در عصیان مرا هم دیده ای
لااقل شرم نگاهم را بخر

گیر گرگ نفس خود افتاده ام
التماس قعر چاهم را بخر

تو کمک کن پا شوم خوردم زمین
بار سنگین گناهم را بخر

صبر کردی جرم من شد بیشتر
پس به جانت اشتباهم را بخر

آن همه سرمایه ام آتش گرفت
باقی انبار کاهم را بخر

نامه ی اعمال من را پاره کن
باز هم روی سیاهم را بخر

دیر شد سهمیه ی شش گوشه ام
شور و شوق بارگاهم را بخر

ای بسیجی که دو چشمت تیر خورد
آبروی اشک ما را هم بخر

خواهشا با مادرت زهرا بگو
این رفیق نیمه راهم را بخر

جان حیدر که دو دستش بسته شد
هر دو دست بی پناهم را بخر

فاطمه در کوچه ها افتاده بود
کشته ما را داغ بازوی کبود

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-09-02] [ 07:57:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/8/25 - شهادت فاطمه معصومه سلام الله علیها - حاج منصور ارضی   ...

کشیدم از عذاب دوریت چه دردسرهایی
گلاویزم ز هجرانت همیشه با خطرهایی

به دریای غرور و کبر افتادم مرا دریاب
عزیز فاطمه تو منجی درمانده ترهایی

به دور سفره ی مهمانی تو پادشاهانند
ولی دنبال سائل ها و اینگونه نفرهایی

گناه از غفلت ما بود چوبش را شما خوردید
ز دست نوکرانت میخوری خون جگرهایی

خبر داری سراغم را کسی دیگر نمی گیرد
می آمد کاش روزی از وصال تو خبرهایی

منم که بیشتر از بچه ها محتاج احسانم
تویی که مهربانتر از تمامی پدرهایی

بغل کردی مرا در خواب و بوسیدم عبایت را
هنوز آن خواب خوش دارد به جان من اثرهایی

دو دستم بسته شد اما نخوردم بر در بسته
صدایت کردم و دیدم همینجا پشت درهایی

بیاور نسخه ی من را علاجم جز زیارت نیست
برایم دوری از کرب و بلا دارد ضررهایی

سخن از هجر باشد خواهری دور از برادر نه
که سنگین است روی شانه ها بار سفرهایی

از آن صبحی که معصومه نبوسیده رضایش را
سراغش آمده هر نیمه شب درد کمرهایی

سراغش آمده درد کمر، نامحرم اما نه
عقیله رفت بین جر و بحث رهگذرهایی

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-08-25] [ 08:20:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/8/18 - حاج منصور ارضی   ...

این دل آلوده ام دلبر نمی خواهد مگر
حضرت صاحب زمان نوکر نمی خواهد مگر

بال پرواز مرا سوزاند نار معصیت
مرغ دل تا بام دلبر پر نمی خواهد مگر

غفلت از تو اوج بدبختی ما شد ای دریغ
چاره ای این دردِ زجرآور نمی خواهد مگر

راه گم کردم بیا یابن الحسن دستم بگیر
ظلمت این سینه پیغمبر نمی خواهد مگر

روزیِ یک بار روضه در شبِ جمعه حرم
من یقین دارم، دعا باور نمی خواهد مگر

مادری از عرش آمد سمت خاک کربلا
گفت این پیکر کفن آخر نمی خواهد مگر

دست بردار از سرش ای ساربان بی حیا
یک سوال ارباب انگشتر نمی خواهد مگر

گوشوار دخترش بردی باشد بس کنید
دختر سبط نبی معجر نمی خواهد مگر

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-08-18] [ 07:44:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/8/11 - حاج منصور ارضی   ...

هر چند با این ادعا همت ندارم
جز دیدن رخسار تو حاجت ندارم

سرمایه ای که داده بودی رفته از دست
دستان من خالی شد و فرصت ندارم

بس که گناهانم تو را آزار داده
در زندگی خواب خوش و راحت ندارم

من حرمت نان و نمک ها را شکستم
از هیچ کس غیر از خودم نفرت ندارم

هر بار گفتی که بیا و درد دل کن
گفتم خجالت میکشم صحبت ندارم

بار کج آوردم بخر مثل همیشه
بر خانه ای جز خانه ات عادت ندارم

خیلی بدی از نوکرت دیدی ولیکن
من خاطرات بد از این مدت ندارم

طومار هجران را بیا در هم بپیچان
چون که دل خوش اصلا از غیبت ندارم

بگذار زیر سایه ی پرچم بمانم
من سر پناهی را به جز هیئت ندارم

آقا دو سال از کربلای من گذشته
بیمار شش گوشه شدم تربت ندارم

ارباب ما را نامرتب سر بریدند
برگشتم از گودال چون طاقت ندارم

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-08-11] [ 07:59:00 ق.ظ ]





  زیارت عاشورا - 1400/8/4 - حاج منصور ارضی   ...

گر چه گداها وفایی ندارند
کریمان گدا را محل می گذارند

به بی آبرویی من رحم کردی
و الّا گناهان من بیشمارند

برای ظهور تو کاری نکردم
خوشا دوستان تو که اهل کارند

به جای سخن گفتن از وصل رویت
چرا دوستانم به غیبت دچارند؟

بیا و ببین چهره شهر زخمی
و آیینه ها محو گرد و غبارند

چقدر آرزومند دیدار مُردند
همه زیر خاکند و در انتظارند

به خوابم بیا لااقل دلخوشم کن
بیا تا که چشمان خشکم ببارند

نشد که شوم مثل آن عاشقانی
که با یاد خال لبت بی قرارند

چنان طفل بی تاب و بی خانمانم
مرا کِی به دست خودت میسپارند

علی دید که فاطمه بر زمین خورد
علی دید اطفال گوشه کنارند

جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان، شادی روح امام و شهدا و سلامتی رهبر عزیز صلوات

موضوعات: مناجات با امام زمان, حسینیه صنف لباس فروش ها  لینک ثابت



[سه شنبه 1400-08-04] [ 07:55:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما